کد خبر: ۲۲۹۲۱۵
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۳ 14 May 2016

دکتر عبدالرحمن ولایتی

رقابتهای انتخاباتی دور دهم مجلس شورای اسلامی در دهم اردیبهشت ماه با تعیین 68 کرسی باقیمانده دور دوم در نهایت به ایستگاه آخر رسید و پرونده دور دهم کارزار انتخابات مجلس نیز با تعیین ترکیب نهایی بالاخره مختومه گردید.

در این میان 21 استان کشور که نتیجه نهایی تعدادی از کرسیهایشان به جهت عدم کسب اکثریت آرا به دور دوم کشیده شده بود فضای فرسایشی مبارزه انتخاباتی به خود گرفته بودند که استان اردبیل نیز در مجموعه این استانها به حساب می آمد و تکلیف نهایی دو کرسی از هفت کرسی اختصاصی بایستی در دور دوم مشخص می گردید که با همه شدت التهابات حاکم بر فضای رقابت و شکل گیری یک مبارزه نفس گیر و شاید حتی منحصر به فرد ، در نهایت با پیروزی دکتر محمد فیضی از کرسی مرکز و دکتر پورحسین از کرسی پارس آباد به پایان رسید و تحقیقا نتیحه هفت کرسی مشخص گردید.

اکنون در این میان مساله ای که به زعم نگارنده بایستی مورد توجه کارشناسان امر استانی و به ویژه نمایندگان به اصطلاح دور دوم مورد مداقه و تامل قرار گیرد , مشکلی به نام " انبوه مطالبات " است که در این نگارش به " مطالبات فزاینده" تعبیر می شود.

در ابتدا بایستی برای روشن شدن موضوع و صورت مساله ، رویکرد و روش مبارزاتی نمایندگان پیروز و یا به عبارتی بهتر نمایندگان لیست امید مورد کالبدشکافی قرار بگیرد که در یک فرمت بدیع و متفاوت از دور اول و به تعبیری دیگر در بستر یک مبارزه انتحاری صورت گرفت. انتحاری از آن جهت که نامزدهای پیروز فارغ از همه زوایای هویتی و شخصیتی خود و با اغماض از سوابق و جایگاه اجتماعی گذشته، پیروزی را برای خود در شرایط موجود یک هدف غایی تعریف نموده بودند و صورت دیگر قضیه به هیچ وجه برایشان قابل تصور نبود و حالتی که در آن مبارز با یک رویکرد به عرصه رقابت ورود پیدا می کند در اصطلاح نظامی به انتحار یاد می شود.

این روند در روش مبارزاتی دور دوم برای تصاحب هر دو کرسی توسط هر چهار نامزد به وضوح مشهود بود که البته در این بین تفاوت باریکی نیز به لحاظ رویکرد انتحاری در بین نامزدها مشاهده می شد ، بطوریکه نامزدین لیست امید روش مبارزه انتحاری جریانی را در پیش گرفتند که از اقبال خوش آنها معطوف به نتیجه نیز گشت ولی نامزدهای مقابل شان رویکرد انتحاری هویتی در پیش گرفته بودند که با وجود عدم منتج به نتیجه بر مبنای پیش بینی های کارشناسانه بازی قدرت ، از یک پایگاه اجتماعی گسترده برای دوره های بعد برخوردار گشتند که البته خاصیت فضای رقابتی دوقطبی به نحوی با چاشنی انتحار همراه می شود که درجه شدت و ضعف آن حائز اهمیت و بررسی است و در این برهه این مقوله از شدت بسیار بیشتری برخوردار بود ، بطوریکه شکل یک نبرد از نوع گلادیاتورهای روم را به خود گرفته بود که برای همه ناظران از صغیر و کبیر جامعه جذاب جلوه می نمود.

ولی موضوع این مقال و مقصود نگارنده بیشتر از اینکه بررسی کلی روش مبارزه نامزدهای دور دوم پارلمان دهم باشد ، به رویکرد جریانی نامزدهای پیروز در راستای راهیابی به پارلمان در بستر یک تاکتیک می باشد که عارضه " مطالبات فزاینده" را در خود نهفته داشته و در آینده ای نزدیک پاشنه آشیل و چالشی بس بزرگ برایشان بدنبال خواهد داشت و در واقع به بیانی روشن تر در بستر یک مبارزه انتحاری در فضای پولاریزه که در وادی بازی قدرت با قواعد ماکیاولیستی عمل می شود ، فرد پیروز مبارزه از هویت سیاسی جدید که به نوعی اعطایی اجباری ست برخوردار می شود و چنانچه روش انتحاری رقابت از نوع سیستماتیک و جریانی بوده باشد، یک تضاد هویتی نیز برای فرد رخ می دهد و در این صورت و در قامت یک نماینده مجلس بیشتر از اینکه تمرکز وی بر شرح وظایف موکد در قانون اساسی و بعنوان یک جایگاه کلان شهروندی معطوف گردد ، به تلاش برای تناسب و توازن منافع جریان اسپانسری معطوف می شود که ایشان با تکیه و پشتوانه همان جریان، صاحب کرسی پارلمان گشته است که البته این عارضه نسبی بوده و بستگی مستقیم به مدیریت فرد منتخب دارد.

موضوع فوق در مورد هر دو نماینده دور دوم استان اردبیل به درجات مختلف صدق می کند. بدین صورت که هیچ کدام از افراد پیروز تا قبل از این دوره انتخابات به عنوان یک فعال سیاسی شناسنامه دار و سیستماتیک شناخته نمی شدند و حتی در دور اول رقابتها نیز به نسبتی این قضیه صادق بود ، ولی در دور دوم با اتخاذ یک تاکتیک ضربتی به یک دفعه در اردوگاه امید قرار گرفته و برای همیشه خود را بعنوان یک فرد سیاسی از جنس اصلاح طلبی به جامعه عرضه داشتند و این موضع تاکتیکی به نظر بیشتر از اینکه یک انتخاب حاصل از ذائقه ذهنی این افراد بوده باشد بیشتر استراتژی جریان امید بود که با ابزار چانه زنی و با برآورد یک بازی برد-برد موزد توافق طرفین قرار گرفت و در واقع درست مثل یک مسابقه دو چهار صد متر ، در دور آخر که نتیجه مسابقه نیز در همان دور رقم می خورد این جریان امید بود که با سرداران انتخاباتی خود که هر کدام از کهنه کاران فعالیت سیاسی استان به شمار می آیند ، سکان هدایت رقابت را در هر دو حوزه انتخاباتی بدست گرفته و در یک ماراتن نفس گیر در مقابل رقبایی که هر کدام به نحوی از خبرگان امر انتخابات بوده و از تجربه گرانقیمت نیز برخوردار بودند، توانستند اعتماد مردم را مجددا به نفع یک جریان جلب نموده و هر دو کرسی را برای مدت چهارسال تصاحب نمایند.

این در حالی بود که هر دو نماینده پیروز خود شخصا به نحوی با صلاحدید زعمای جریان سیاسی از جریان امور کنار گذاشته شده و با اضطراب تنش وار تنها نظاره گر ماجرا بودند !!!

البته ماجرای پیروزی به تناسب موقیعت و بافت اجتماعی محل رقابت نامزدین با وجود تشابه نسبی با همدیگر از تفاوت ماهوی نیز برخوردار بودند که مصداقا برای نامزد پیروز مرکز شهرستان بازی در طول رقابت بین حامیان وی و رقیب ناکام نامبرده از حالت تن به تن و کلاسیک برخوردار نبود ، بلکه در یک سطح کمی نسبتا بالاتر و یک حالت جبهه ای را شامل می گشت که در یک طرف اصطلاحا یک ارتش کلاسیک مدون با استراتژیست های انتخاباتی با لشکر عظیمی از نیروی جوان و در طرف مقابل لشکری پیاده نظام آماتور با اندکی از صاحبان ثروت و مکنت که به نوعی پیوند سلبی با نامزد حاضر یافته بودند قرار داشتند.

در این مبارزه انتخاباتی به واقع یک شور تمام عیار بر جو رقابت حاکم شده بود و تا آخرین لحظات و حتی دقایق اضافی رقابت شانه به شانه پیش می رفت و به اصطلاح هابزی جنگ "همه علیه همه" در جریان بود و به تعبیر ادبیاتی شکل یک نبرد حماسی از نوع شاهنامه ای یافته بود و البته این قالب رقابت هر دو حوزه انتخاباتی را شامل می شد و مضاف بر این حوزه پارس آباد از یک تبصره نیز برخوردار بود و آن همانا سرایت و نفوذ فضای رقابت به درون خانواده ها و حتی روابط فردی و دوستانه بود که به نحوی یک فضای کل کل بازی فوتبالی به خود گرفته بود که تداعی رقابت ورزشی داخل رینگ را می نمود که ریشه این امر هم به جهت رنگین بودن فضای قومی قبیله ای در بافت اجتماعی پارس آباد می باشد. فلذا این تبصره منبعث از جغرافیای شهرستان ، وزن مطالبات دکتر پورحسین را سنگین تر می نماید و دلیل مضاعف این موضوع نیز در خصلت ماهیتی منطقه مغان در عرصه های رقابتی بلاخص از جنس سیاسی ست که رنگ قبیله ای و قومی به خود می گیرد و همه اعضای قوم و قبیله و طایفه وارد کارزار شده و به نفع نامزد مورد حمایت از جان و مال مایه می گذارند و این روند در این برهه با وجود ابزار مجاز تکنولوژیکی از شدت بیشتری برخوردار بود و این موضوع روی همرفته تقید نامزد منتخب را افزون نموده و آنرا در تقابل با مسوولیت مکلف و مصرح وی بر مبنای قانونی قرار می دهد.

مساله زمانی برای نماینده منتخب پارس آباد مغان حادتر می گردد که وی دانش آموخته حقوق بوده و بطور مسلم از یک کاراکتر حقوقی و قانونی برخوردار می باشد و در مقابل حجم عظیم مطالبات فردی و جریانی خود را مقید نموده که برخاسته از تدبیر خود خواسته است که به این صورت رنجش زیادی را برای وی بدنیال خواهد داشت که البته این عارضه مخرج مشترک هر دو منتخب استان می باشد ولی برای منتخب اردبیل اندکی تلطیف تر می باشد چرا که تقید و تعذب منتخب اردبیل بیشتر از اینکه به توده مردم و افکار عمومی بوده باشد ، به یک جریانی ست که متشکل از خاک خوردگان سیاسی هستند که به قاعده بازی آشنا بوده و مطالبات را در قالب بازی قدرت دنبال خواهند کرد و حتی به احتمال قوی در معادلات خود عنصر " نارو زنی" را نیز گنجانده اند و این موضوع در رابطه میان منتخب اردبیل و اهالی جریان پشتیبان یک آرامش نسبی را ایجاد ساخته است.

ولی در بستر پارسآباد منتخب حاضر علاوه بر مطالبات جریانی ، با انبوهی از مطالبات توده ای روبروست که خالصانه به عرصه رقابت وارد شده و هیچ آشنایی با قاعده بازی قدرت ندارند و کوچکترین پشت پازنی به خود را به خیانت ترجمه می کنند و ارضا نمودن پایگاه اجتماعی متشکل از عناصر توده ای با مطالبات رنگین و طلبکارانه بار مسوولیت منتخب پارسآباد را با توجه به ویژگی و کارنامه مثبت شخصیتی ایشان بسیار سنگین نموده است که مدیریت آن کاری بس دشوار و سخت می باشد و چنانچه این عارضه مدیریت نشده و در قالب یک مشکل حاد بروز نماید بطور مسلم با توجه به حاکمیت فضای مجازی و استقبال گسترده و فراگیر مردم از آن ، مشکل مذکور بسیار سریع تر از انتظار مزمن گشته و خدشه ای ناگوار به شخصیت و هویت نمایندگی وی وارد خواهد داشت.

ناگفته پیداست که این مشکل قریب الوقوع مسئله ای است که با تدبیر خود ساخته هر دو منتخب در قالب یک تاکتیک دامن گیر آنها شده است و بطور مسلم یکی از چالش های پیش روی آنها در طول چهار سال نمایندگی خواهد بود.

در نهایت نگارنده با آرزوی توفیق برای هر دو منتخب امیدوار است که در کنار مدیریت موضوع و چالش فوق با توجه به پیشینه و رزومه دانشگاهی هر یک از منتخبان یک رویکرد علمی و آکادمیک در برنامه های خود در پیش گرفته و با تشکیل یک تیم فکری منسجم و متخصص در اعتلای کارکردی مجلس در راستای توسعه ملی سهیم بوده و همچنین دلسوزانه و متعهدانه پیشرفت استان را نیز مد نظر قرار دهند.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مهدی
|
-
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۰۴
با سلام-
مثل همیشه نگاه جناب دکتر ولایتی نگاهی نو و موشکافانه به موضوع بود- با ارائه این تجزیه و تحلیل و بررسی خاستگاه رای دهندگان و پروسه پیروزی منتخبان بخصوص در دور دوم انتخابات در استان ، می طلبد که فاتحان انتخابات در اردبیل و مغان شناخت دقیقی از چگونگی ، فضا و علل پیروزی خود بدست آورند و بقول دکتر ولایتی عرصه پیش روی خود را که ترکیبی نه چندان هم خوان از الزامات کسب قدرت جریانی در حاکمیت و خواسته های قومی و منطقه ای در حوزه انتخابیه خود می باشد مدیریت کند تا در آینده نه چندان دور به ضدهم تبدیل نشوند و انتخاب هریک باعث حذف دیگری نگردد. بنابراین شاید بتوان گفت با تحلیل جناب دکتر ولایتی اینگونه نتیجه گرفت که نمایندگان سایر استانها از جمله اردبیل در مقایسه با منتخبان تهران کاری بس دشوار در پیش رو داشته باشند که همه بی صبرانه منتظرسطح درایت و مدیریت آنان هستند
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار