"بنام حق و بیاد سربداران حق"
مطلع سخن را بیاد سربداران سروقامتی آغاز می کنم که این بار «خان طومان» را میدان عشق بازی و دلدادگی قرار داده، مشق جان نثاری در مکتب کربلا را، مظلومانه و اینچنین در صحن سرای غریبانه زینبی، با شور و شیدای عاشورایی، هم سرودند و هم پر کشیدند ...
بدنبال تحریر نامه صمیمی و دلنوشته ای از روی صدق و ارادت، در فرصتی که بهانه مبارک و مجدد در پاسداشت خوبیها و تکریم دوستیها، میسور برای قلم فرسایی کمترینی چون حقیر گردید، بخوبی از دیدگاههای مشفقانه و خیرخواهانه دوستان عزیزم بهره مند گشته، نقدها و انتقادات بحق و منصفانه آنان را بدیده منت و با افتخار به روی چشم گذاشته، از حسن نظر و بذل عنایاتشان ممنون، همواره نیز چشم به دعاهایشان بوده و هستم ...
اما آنچه وادارم ساخت تا بعد از این سالها، در آن نگارش بگویم و بنویسم ، هرگز برای حاکم نمودن دیدگاهی یا محکوم ساختن نگاه دیگری نبوده و نیست، بلکه عنایت بر حوادث تلخ، حواشی تاسف آور و اتفاقات ناگوار از برای ضرورت در شناخت آسیبها، نواقصات و قصورات محتمل، فقط و فقط با هدف عبرت آموزی از گذشته ها و پیشگیری از تکرار هزینه بار آن در آزمونهای بعدی است، تا متن حضور پرمعنا و طوفانی یک ملت انقلابی، هرگز در چنبره حواشی هیچ و بگومگوهای پوچ مغفول نمانده، مستور در هیاهوهایش نگردد ...
گفتیم و می گوییم باید از بداخلاقیها اجتناب کرده، پلشتیهای برجا مانده از آنرا به بوته فراموشی بسپاریم، نوشتیم و می نویسیم که اگر دروغ و دروغگویی، تخریب و تحقیر، افتراء و بهتان، تهمت و تضعیف، عوامفریبی و فریبکاری بد است و زشت و مذموم !!! آری این صفات ناپسند که نقطه مقابل خوبیها، زیباییها و نیکیها، معنا و مفهوم واقعی پیدا می کند، یقینا" من و تو، دیروز و امروز، اینوری و اونوری را نداشته و ندارد،،،،، حال آیا واقعا" اینچنین است که به تحقیق اینچنین نبوده و نیست؟! پس چرا از یکسال مانده به عرصه انتخابات و در هر فرصتی، با هدف برافروختن جنگ روانی بر طبل بی اعتمادیها کوبیده و بر اعتبارسوزیها نواخته می گردد؟!
چرا در هر انتخاباتی و از زبان برخی برجستگان و جریانهای خاص سیاسی، از سلامت انتخابات، آزادی در رقابت و ضرورت در تشکیل کمیته صیانت از آراء، سخن بمیان آورده، در جستجوی منافع باندی و حزبی با "تفسیری وارونه" از "حق الناس" فیل ما، میل هندوستان میکند ؟!؟
چرا همه چیز را فقط و فقط در نگاه تنگ جریانی، دسته ای، باندی، گروهی، تفکر کور سیاسی و تعصب ویرانگر حزبی خود جستجو کرده، حتی حاضریم اعتماد و اطمینان مردم به نظام و ارکان حاکمیتی آن را، در منافع زودگذر خویش و بده بستانهای سیاسی به قربانگاه معامله و معاوضه برده، آن می کنیم که بدخواهان در انتظارش له له زده، به پیشوازش می آیند؟!
چرا و به چه قیمت حاضریم، سرمایه عظیم و ارزشمند به میراث مانده از معمار کبیر انقلاب "خمینی بت شکن" را، از چشم مردم انداخته، اعتبار از آنان ساقط کرده و اعتمادشان را فرسوده گردانیم؟!
چرا و چه جفایی بالاتر از اینکه، چه مجری باشیم یا نباشیم!! در هر شرایطی از سلامت، امنیت، آرامش، آزادی، رقابت و مردمی بودن آزمونهایی دم زده و می زنیم که می دانیم و چه بسا در نشستهای محفلی اذعان داریم که انتخابات کشورمان، سالمترین، آزادترین، رقابتی ترین و مردمی ترین انتخابات در نرم جهانی را داشته و دارد، اما اگر نتیجه انتخابات باب میلمان نبوده، یا از اقبال اکثریت بازمانده و مردود از قضاوت مردم گشتیم، آیا علنا" و رسما" از آن استقبال کرده، تسلیم در تصمیمشان بوده ایم یا .....؟!
آیا وقتی نهاد رسمی و قانونی بنام "شورای نگهبان" که امام عارفان و پیر جماران آنرا تاسیس و تمکین از تصمیمشان را بر همگان واجب شرعی و تکلیف انقلابی دانسته، خلف صالح و جانشین بحقش نیز، ایضا" تاکید موکد بر آن داشته و دارد، انتخاباتی را تایید می کند، پس این بگومگوها، اما و اگرها، باید و شایدها چه تعبیری، چه تفسیری و چه تعریفی داشته و میتواند داشته باشد؟!
می گوییم و می نویسیم و مدعی بر آنیم که دولت ما در معنای عام حاکمیت اسلامی، نظام دینی، انقلابی و مردمی برآمده از اراده ملی، با وجود سلایق متفاوت سیاسی حاکم بر تشکیلات اجرایی آن که داشته و دارد، مرکز ثقل امانت و امانتداری بوده، اجازه نمیدهد و اصولا" نیز احدی، سازمانی، نهادی و اراده ای دیگر، بجز خواست ملت و تصمیم مردم، نمیتواند حاکم یا موجب تحمیل بر تصمیم اکثریت گردد، حال و آیا اینچنین که بوده، ما نیز اینچنین کرده و اینچنین می کنیم که اگر می کردیم فاجعه عظیم و حادثه تلخ فتنه 88 ببار نمی نشست؟!؟...
... اگر اینچنین بوده و اینچنین می کنیم پس چرا و چگونه انگشت اتهام در هر آزمونی را نشانه امین ترین، صادق ترین، مردمی ترین و وفادارترین فرزندان ملک و وطن می کنیم که اینک آوازه ایثار و فداکاریشان در آنسوی مرزها شهره آفاق گشته و امنیت مان را تضمین کرده است، تا ما هم پنجه در زورآزمایی همدیگر انداخته، براحتی ناخن در صورت هم کنیم !!!
همچنانکه در دلنوشته قبلی هم آمده بود، ورودمان بر این عرصه و در این مقطع زمانی و با این بهانه مبارک، همان یادآوری مقصود هشدارآمیزیست که می گوییم همه با هم باید در شناخت، شناسایی و شناساندن قصورها، خطاها و نواقص ملموس و محسوس کمر همت بسته، از آسیب های جبران ناپذیر برجا مانده از آن، که اگر دیر بجنبیم و بخود نلرزیم ، چه بسا فرصتهای در اختیار تبدیل به تهدید و سرمایه موجودش نیز بر باد گشته، پس باید از آنان اجتناب ورزیده، از پلشتیها و بداخلاقیها و سستیها از هر کسی، گروهی، جریانی، دسته ای، باندی و سلیقه ای هم که بوده باشد، ممنوع و موقوف کنیم !!!
ما میگوییم همه باید از ارکان قانونی تمکین کنیم، تسلیم در برابر تصمیمشان فرضی است مطاع و مقاومت در برابرش نیز ناصواب و تخریب آن به هر بهانه ای هم که بوده باشد، ناپسند است و نامبارک !!! ، حال و اینک اشاراتی مختصر و مجمل بر قضایایی انداخته، مروری کوتاه بر حواشی آن، از باب ثبت در حافظه تاریخ انتخابات و امانتداریها و قضاوت آیندگان خواهیم نمود که صدالبته طرح این موضوعات و ورود بر آنها《هرگز از باب تاثیرگذاری یا تاثیرپذیری از نتیجه نهایی انتخابات در مرحله دوم نبوده و نیست》چرا که مرجع قانونی و مرکز رسمی در تصمیم گیریهای مراحل قبل، حین و بعد اینچنین انتخاباتی شورای محترم نگهبان بوده و حکمش نیز لازم الاطاعه بر همگان بوده و خواهد بود چه بسا و بحمدالله مراحل بررسی صحت برگزاری انتخابات در همه حوزه های انتخابیه کل کشور مورد ارزیابی قانونی قرار گرفته، عنقریبا" نیز با اعلام قطعی و نهایی تاییدش و با در نظر گرفتن مصالح عمومی، منافع ملی و شرایط استانی و منطقه ای، شاهد افتتاح مجلس دهم و آغاز بکار منتخبین محترم این دوره در خانه ملت خواهیم بود ...
با تکریم و احترام به شخصیت متبن، آرام و قرآنی جناب آقای دکتر مجبد خدابخش استاندار محترم اردبیل، علیرغم علم بر اینکه حوزه مسوولیت خطیر مقام ارشد اجرایی استان در ابعاد گوناگون، با تکالیف متعدد و در گستره سطوح متنوع، شامل و سایه این مسوولیت در چارچوب همه شهرها، روستاها و بخشهای در محدوده حوزه استحفاظی تحت مدیربت را در بر گرفته، هیچ زمان و مکان و شرایط خاص در انجام وظایف محوله یا محدودیتی در سرکشی به مناطق تحت امر، مترتب نبوده و نیست، اما تدبیر در تشخیص و تصمیم در تعریف اولویتهای اعتمادآور، می طلبد همچنانکه ای بسا در مقطعی غفلت از حضور یا فقدان توفیق وجود موثر در موقعیت یا مناسبتی، موجب ایجاد سوال ؟ و علامت !!! بر افکار عمومی را بهمراه داشته و بدنبال آورد ( مثلا" عدم حضور استاندار محترم و معاونین مکرم در پاسداشت حماسه عظیم و تاریخی ملت در مناسبت 9دیماه ) !!! یا برعکس آن، وجود عجیب، رفت و آمدهای غریب و گفت و شنودهای تامل برانگیز در شرایط و مناسبتی که خیلی هم ضروری و اجتناب ناپذیر بنظر نیامده و نمی آمد (مثلا" باز شرکت و سخنرانی استاندار محترم در آخرین نمازجمعه منتهی به روز برگزاری انتخابات مرحله دوم، آنهم در پارسآباد ) !!! ... آیا با لحاظ کردن همه حواشی، همه حساسیتها، همه نگاهها و همه قضاوتهای متفاوتی که از ماهها قبل بر متن اصلی انتخابات، با کمال تاسف سایه انداخته و اینچنین رفت و آمدها، نشست و برخاستها، دید بازدیدها، با وجود میهمانان سیاسی کثیری که یکطرفه از داخل و خارج استان باریدن گرفته، همه چیز را تحت الشعاع خود قرار داده بود!! ورود اینچنینی شخص مقام ارشد اجرایی استان با همه سوابق مفید، تجارب موثر و مدیریتهای موفقی که داشته و دارند، آنهم به مهمترین نقطه مرزی که حساس ترین دوره انتخاباتی خود را با همه وقایع و حواشی مشخص، مبرهن و آشکاری که در ادوار گذشته و خصوصا" در این دوره از رقابتها داشته است، از فردای همان هفتم اسفندماه سال گذشته، چه توجیه ضروری و بهانه موجهی را بر افکار عمومی به ارمغان آورده و بیادگار گذاشته است؟!؟
اصلا" و اصولا"و لطفا" این رفت و آمدها، نشست و برخاستها، آمد و شدها، دید و باردیدهای ایشان، بهمراه جمعی از معاونین و مدیران محترم در دو ماه گذشته از مرحله اول [در یک طرف کفه ترازو] و مقایسه مدت زمان مشابه آن حتی در دو سال اخیری که گذشت [در کفه دیگر ترازو] که اکثرا نیز صرف جابجاییها، بگذار و ببرها، عزل و نصبها و نشست و برخاستهای جسارتا" تشریفاتی معطوف گشته، اینک در نگاه تیزبینانه و نکته سنج مردم شریف آن سامان چگونه تعبیر و چسان تفسیر می گردد؟!؟
... آیا ایراد سخنرانی در تریبون وحدت و سنگر وفاق آحاد مردمی با بیانات هدفدار یا بی هدف، مرتبط یا غیرمرتبط از چه جهاتی ضروری بنظر آمده که قطعا" و حتما" با وجود سلایق مختلف و برداشتهای متفاوت، چه بسا استفاده ابزاری از آن برای [له یا علیه کاندیدایی] از قبل متصور بوده و همچنانکه چنین هم شد!!! حال آیا این چنین نبوده و نیست، قطعا" اینچنین بوده و هست، اینک《 اگر عامدانه بوده "وای ویلا" و اگر ناشیانه بوده "وای اسفا" 》!!!
آیا معاون محترم توسعه مدیریت و منابع انسانی که بمبارکی در چارت تشکیلاتی جدید به هماهنگی امور اقتصادی و توسعه منابع تغییر نام داده، با "حکم وزیر محترم کشور" بعنوان [عضو رسمی و موثر در هییت بازرسی انتخابات استان] منصوب و یقینا" در چینش و آرایش اعضاء بازرسی شهرستانها، نقش انکارناپذیری!! داشته و دارد، با چه توجیه قانونی !! اطلاعیه انتخاباتی [حزب اعتدال و توسعه] را توشیح و صادر، فردای بعد از انتخابات مرحله اول نیز مشتاقانه منتخبین محترم گام نخست به خانه ملت را، همچنین راه یافتگان هم حزبی در گام دوم را مفتخرانه به پایتخت همراهی کرده، با سران لیست فاخر امید !!! دیدار و عکسهای یادگاری گرفته، عجالتا" از تهران آنرا در فضای مجازی نشر و انتشارش را نیز مایه مباهات و ضمیمه درج در سوابق سیاسی، آنهم برای روز مبادا که شاید در آتیه کارساز بوده باشد!! اقدام به انعکاس آن می کند و اینکه گوی سبقت در همراهی با منتخبین خانه دهم را از همه بیشتر ربوده، دلنوازی کرده و دلبری میکند، چه توجیه موجه و قانونی در پی آن میتواند داشته باشد؟!؟ ...
با فرض اینکه شرکت عظیم کشت و صنعت و دامپروری مغان با همه ابواب جمعی و امکانات، مجموعه ای دولتی است و یا خصوصی؟! نیمه دولتی است و نیمه خصوصی؟! تمام دولتی است و تمام خصوصی؟! نه دولتی است و نه خصوصی؟! بلکه مستقل است و وابسته به آسمانها و فرشتگان نیز سهامدار اویند و صاحب تمام عیارش !!! خب الحمدالله و تبارک الله!!!
حال با تصور اینکه مدیرعامل
محترم کشت و صنعت و دامپروری مغان، همه فن حریف، متخصص، متبحر، متفاوت و استثنایی این
بنگاه بزرگ اقتصادی و کشاورزی استان!! در ورود به عرصه سیاسی، اجتماعی و از جمله انتخابات،
نه هیچ عذری و بهانه ای دارد!؟ و نه هیچ مانع و واهمه ای از جایی!؟ شاید این سوال بر
دل مردم و برخی از کنشگران کم اطلاع یا با اطلاع، سنگینی کرده و ایجاد شبهه نموده باشد
که آیا این "برادر بیحرف و حدیث" !! برای گرفتاریهای برزمین مانده با کارگران
سیه بخت و بخت برگشته بلاتکلیف و گرهگشایی از معضلات بیحد و حساب، مدیریت حساس این
مجموعه بی نظیر استانی را پذیرا گشته است؟
یا در کنار آن، موظف به سرکشیدن از مشکلات سیاسی و غمگساری از دغدغه های سیاسی، آنهم در ابعاد وسیعی چون دشت زرخیز مغان ، اردبیل، تبریز، شمالغرب، پایتخت، شورای مرکزی فلان حزب منحل گشته و بهمان حزب تازه براه افتاده و ... بوده، مامور است و معذور؟!؟
اگر مراد بخش دوم از این فعالیتها بوده باشد، چه بهتر شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان را به صاحبان واقعی، متخصصین حقیقی و اهلیت اصلی فن و دانش آن سپرده، در عوض حوزه بلاصاحب سیاسی و اجتماعی استان !!! را عهده دار و قبول زحمت فرمایند یا اگر اشتغال صرف در حوزه سیاسی باب میل شان نبوده، صرفه اقتصادی برایشان نداشته، یا خود تمایل به این منصب ندارد و یا این بار امانتداری را شایسته بر ایشان متصور نمی گردند !!! لیکن تقصیر مردم و تکلیف استان در اینخصوص چیست و چه می تواند باشد؟!؟
مورد دیگر اینکه برادر فوق الاشاره را همه با سوابق و لواحق، هم می شناسند و هم می دانند !؟! از طرفی دیگر "شعار گوش کر کنشان" نیز همیشه در ادعای اعتمادآفرینی و نشاط بخشی، امید و تدبیر، مردمداری و قانونمندی، آزادی و آسایش نیز که شهره جهانی داشته و دارد، حال و اینک قضاوت مردم بر این شلختگی و پلختگی، قانون گریزی و قانونمداری، اعتمادسوزی و اعتمادآفرینی، ایجاد ذهنیت مثبت یا نگاه منفی و باورسوز چگونه و چسان خواهد بود؟
حقا" و انصافا" آیا این رفتارها، عملکردها و مشی مدیریتی، ظلم در حق ایمان و باورهای مردمی، امانت و امانتداری نبوده و نیست؟!؟
اصولا" و عموما" همچنانکه در سطور بالا، بطور کامل اشاره ای بر آن شد، آیا مدیر عامل محترم شرکت کشت و صنعت و دامپروری مغان بعنوان صاحبدار عظیم ترین بنگاه اقتصادی استان، مسوولیت خطیر در اداره و مدیریت آن شرکت را داشته و دارد؟ یا هدایت و کارگردانی تحرکات سیاسی و منویات تشکیلات حزبی و جریانات انتخاباتی همسو خود را ...؟!
آیا ورود مستقیم، عریان و علنی ایشان با مواضع تند و صریح، سخنرانیهای چندین و چندباره در مراحل گوناگون که تبدیل شرکت اقتصادی مذکور به پاتوق آشکار سیاسی شخصیتها و جریانهای همسو را در ذهنها متبادر می گرداند، با کدام عقل و منطق و استدلال قابل دفاع بوده و به قضاوتهای حاشیه دار و ذهنیتهای ناصواب سوق نمی دهد؟!؟
آیا ورود ایشان به صحنه بگومگوهای سیاسی، علاوه بر ضایعات معنوی به باورهای مردمی که بهمراه داشته و دارد، خسارت آور و زیانبار بر معادلات اقتصادی و کشاورزی منطقه و استان نبوده و نیست؟!؟
آیا اگر همین اتفاقات تامل برانگیز و ورود غیرمسوولانه در دوره ای دیگر و یا دولت قبلی حادث می شد (که دوستان عامل و بانی همه خرابیها و ولنگاریها و پلشتیها و ناتوانیها و ناکارآمدیها را روانه آنها و حواله گذشتگان کرده و می کنند)، حضوری اینچنین بی محابا را بدنبال می آورد، اینک ساکت نشسته و سکوت می کردند ؟!؟
آیا عده ای با قلم و قدم و قرار نشاندار، دربشان را تخته، خانه شان را ویران، آبرویشان برملا و رسوایشان نمی ساختند ؟!؟ پس چرا احدی، سازمانی، تشکیلاتی در این خصوص و تاکنون نه جوابی داده اند، نه بازخواست نموده اند و نه لااقل روشنگری بر مردم کرده اند !!! چرا ؟؟؟
آیا حضور فلان مقام اجرایی و سیاسی در بهمان پستوی انتخاباتی، حیاط خلوتها، لابیهای مستور در هتلها و متلها و میهمانسراها چه توجیه اعتمادآوری ببار آورده و می آورد ؟!؟ ،،،
اصلا سکانداران سیاسی و اجرایی چه خلاقیتهای مردمی نه نشستهای محفلی!! چه ابتکارات عمومی نه بگومگوهای درگوشی!! چه نوآوریهای معتمدانه رسانه ای، نه دید و بازدیدهای سرپایی!! بستر اعتمادآفرینی را گشوده و بر سر سفره همدلیها و همراهیها و هماهنگیها فرا خواندند ؟!
نقش و جایگاه خبر و رسانه در این معادلات چه بوده و چه توشه هایی از آن گرفتیم؟ آیا از نقد و انتقاد استقبال کرده، بدیده منت پذیرایش گشتیم؟ یا به تعبیر مقتدای انقلاب که اخیرا" نیز تاکید فرمودند: « با مشت بر سینه منتقدان نکوبید» حال ما طردشان نکرده!!،《 در آنجا تندرو-افراطی، کم سواد- بیسواد، بی شناسنامه- تازه به دوران رسیده، ترسو- بزدل راهی جهنمشان و به گرمخانه نفرستاده》، 《دراینجا هم با قهر و غصب، تنگه ها و گردنه ها را به رویشان نبسته، تحریمشان نکرده و طردشان ننمودیم》!!!
حال باز دست مریزاد به همت خانه مطبوعات و خسته نباشید بر مدیر ساعی و خیرخواه آن که گروهی مانند ((5+1)) را تشکیل دادند و با رایزنیها و چانه زنیها و لابیگریهای تنگاتنگ ، گویا موفق به تعلیق داربستها !! و توجیه منطقی گشته اند که عزیزان: این ره که می روید، رو به ترکستانست !!!
آیا فلان برادر مهیج القلوب و محیرالعقول !!! که با پیامک رسانیها، داستان سراییها، سفسطه گوییها، اینک خامه مدادش خشک و در ابتکاری خیالپردازانه !!! مشق موعظه و خطابه را با دهها فایل صوتی کثیر و عجیب !!! آنهم بطور شبانه روزی تجربه و اقدام به مخابره از پایتخت یا در تردد به منطقه، با آن ادبیات، کلمات، جملات فاخر و بی نظیرش کرده، دست لغتنامه های قبلی را از پشت بسته !!! و گویا عزم خود را جزم کرده تا مجموعه ای نفیس و کم نظیر از جدیدتربن الفاظ و عبارات در باب فحاشیها و هتاکیها، بی ادبیها، دروغپرداریها، عوامفریبها، فریبکاریها، توهینها، افتراها، بهتانها و ... در اشکال جدیدش را ابداع و منتشر گرداند !!! لیکن کسی هم نیست تا به این بنده خداترس بگوید: جان عزیز برادر، تو دیگر چرا ؟!؟
اما آیا حتی یکبار هم شده، علنا" و رسما" به سبب انتسابش به خطیرترین منصب سیاسی، ورود گویا و آشکارش را اینچنین در فضای تخریب و آلودگیها را متذکر شده، از خود سلب مسوولیت و رفتار کرده، گفتار و عملکرد هرکسی را بخودش احاله داده و بگوییم که: عزبز دل جانان،،، حرمت امامزاده بر متولی اوست و بس ؟!؟ یا اینکه سکوت کرده و ساکت نشستیم تا مردم را ناخواسته و نادانسته به قضاوتی بدبینانه و ذهنیتی ناصواب رهنمون گردانیم ؟!؟ مقصر این کج سلیقگی و بداندیشی و سوء تدبیر کیست و در کجا باید جستجو نمود؟!؟
آیا کسی که نه معاونت استانی داشته، نه مسوولیت شهرستانی را عهده دار بوده، اما از نام و عنوان و اعتبار و موقعیت اداری فلان سازمان، سوءبرداشت و توسط برخیها استفاده ابزاری در مطامع سیاسی و مقاصد جریانی می شود، نباید ورود کرد؟ نباید اقامه دعوی نمود؟
نباید از حیثیت اداری دفاع و هشدار جدی به حامیان خاطی سوءاستفاده کننده داد و برخورد قانونی نمود ؟!؟
ورود شخص سرلیست انتخابات تهران بزرگ که فعلا" منتخب پایتخت و انشا،الله عنقریبا" با گشایش مجلس دهم و اخذ اعتبارنامه نمایندگی، عملا" و رسما" عهده دار وکالت ملت سرفراز خواهد بود، برای حضور در معرفی کاندیداهای همسو که حق هر کسی بوده و هست و خواهد بود ، شاید ایرادی نداشته باشد اما آیا استفاده از امکانات و فرصتهای در اختیار دولتی در اشکال محسوس و شگردهای خاص نامحسوس، چه توجیه محکمه پسندی میتواند داشته باشد؟!؟
آیا برای استقبال، بدرقه، مشایعت، پذیرایی، تمهید مقدمات و برافراشتن پرچم انتخابات جریان همسو، مستقیم یا غیرمستقیم، در برخورداری از فرصتهای برابر و عادلانه، بطور یکسان عمل نموده، علیرغم صراحت موکدانه قانون در عدم ورود جانبدارانه، اینک حضور ملموس و آشکار برخی از مدیران، معاونین و مشاورین اجرایی و اداری، آنهم در گستره انتخابات بومی، محلی و استانی مانند مجلس شورای اسلامی، چگونه قابل تعبیر و تفسیر بوده و خواهد بود ؟!؟ ... ؟!؟
باز هم بگذاریم و بگذریم، چون باید گذاشت و چون همیشه گذشت، گفتنیها را نمونه ای و موردی اشاره کردیم و گفتیم، باز گفتیم و نوشتیم تا تلنگری باشد به آینده، گفتیم تا از دیروزمان عبرت گرفته، از امروزمان تجربه اندوخته تا فردایمان را بهتر و بیشتر و کم هزینه آورتر از هر زمانی بسازیم، برنامه ریزی کرده و آبروداری کنیم، گفتیم و خاضعانه و خیرخواهانه هشدار میدهیم که انتخابات، فرصت عزتمندی، اقتدار و غرور ملی است، فرصت همدلیها، همراهیها، همبستگیها و آرمانهای بلند و متعالی یک ملت است، باید کوشید و جوشید و خروشید ...
ما گفتیم و نوشتیم که میدانیم، می فهمیم، می گوییم و می توانیم، آنچه را که برخیها تصور می کنند نمی دانیم، نمی فهمیم، نمی گوییم و نمی توانیم !
حال و اینک این شمایید با وجدانهای بیداردلتان، نگاههای عمیق و دقیقتان، اندیشه منصفانه و تیزبینتان تا .....《 ببینید، بخوانید، قضاوت کنید》.....
ایام بکام و عزت مستدام
ارادتمندتان- یوسف اکبری
1395/2/25
مثل اینکه آقای اکبری دل پری دارند که حالا حالا ها خالی نمیشود. از هر دری هم سخن میگویند . معلوم هم نیست که منظورشان دقیقا چیست؟ هیچ کس هم حوصله خواندن این بحر طویل را ندارد. اگر وجدان و انصاف را در نظر بگیریم انصافا و وجدانا همان اتفاقی می افتد که در دوران حکومت شما و دوستان شما می افتاد. بغیر از آن چه چیزی برای گفتن دارید؟ 
| جناب آقای علیزاده سخت است کسی که خود را به خواب زده بیدار کرد. مرد حسابی عکس و مستندات "عضو رسمی و موثر در هییت بازرسی انتخابات استان " که افتاده دنبال کاندیداهای خاص در همین متن منتشر شده اما باز هم تو حالی نمی شوی آقای اکبری منظورشان چیست؟ | انصافا قلم و بیان شیرین و شفاف و تیزی داشته اند که از دلسوزیشان نشئات گرفته امدواریم این گفته ها موثر افتد. هم کوچه گرامی جناب آقای یوسف اکبری، این نوشتارها فقط بخاطر اظهار وجوده و نه از سر دلسوزی، اگر شما در رشته گزارشگری کشتی میموندید، بعنوان نفر اول انتخاب می شدید و آقای عامل تنها نمی ماند ... | آقای مسعود کمی افکار و اندیشه های خود را ارتقاء دهید در مثل مناقشه نیست برادر کسی یه زمانی تو مدرسه سرود خوانده یا تو دوره دانشجویی گارسون رستوران بوده یا در جوانی گزارشگر فوتبال بوده آن وقت حق اظهار نظر ورشد را ندارد؟ آن وقت باید انسان های ضعیف النفسی مثل تو که در حرف حساب کم می آورند گارسون بودن او را علم کنند چون خودشان تفکر ناپخته دارند و از شخصیت ضعیفی برخوردارند؟ | حرف حساب من این است که ایشان شایستگی پستی که گرفته بودند را نداشتند،بصورت نثر روان نوشتم که متوجه باشید آقای با شخصیت. باسلام و آرزوی سربلندی اصلاح طلبان که همیشه درپی سرافرازی وکامیابی مردم بوده اند برادرارجمند جناب اقای یوسف اکبری فرماندار سابق اردبیل و رئیس ستاد دکتراحمدی نژادحضرتعالی که درمسندقدرت بودیدازکدام کاندیدای انتخاباتی حمایت می کردیدبه همراه اقای احمدی اگربگوید نه به والله دروغ می گوید یابقول شاعر امدی جانم به قربانت حالاچرا حالاکه افتاده امی چرا لازم به یادآوری است بنده به حق می دانم چه کارهادردوران مسئولیت قبلی چه هاکرده ای اگراجازه اش رابدهی انتشارخواهم کرد بجای پیروی ازبیانات حضرت اقا به پیروی اصل وحدت و همدلی بذرتفرقه راترویج ندهید و حداقل این رابه یادداشته باشیم این استاندار اولین شخصی هستندکه درپی جذب سرمایه دار و بهبودشرایط اقتصادی استان هستند اگر کمکی از دستنتان نمی اید بی مورد اخبارکذب منتشرننمائید و در آخرحتما کشت وصنعت مغان راقبل ازتحویل حاجی اروج محمدی بادوران آقای احمدی نژادمقایسه کنید | ایشان با عکس و مدرک حرفش را زده شما هم اگر سندی دارید منتشر کنید و منتظر اجازه کسی نمانید . در ضمن وقتی می گویید این استاندار اولین استاندار جذب کننده سرمایه است معلوم است که مواجب بگیر که هستی حداقل در زمان نگارنده استاندار و دیگران دهها کارخانه در شهرک صنعتی اردبیل ساخته شده است و آن هم با سرمایه شخصی مردم تابی جون نظرات به دلت ننشست،انتشار نمیدی؟ 
سلام به همه عزیزان ؛یوسف داداش، فعلا فقط یک سوال"آن روز که جناب رییس دولت عدالت محور و ... (نهم و دهم ) به همراه وزرای دولت اش ، جناب اسفندیار رحیم مشایی را در وزارت کشور ! (دوباره تکرار میکنم برای ثبت نام در وزارت کشور ! ) همراهی میکردند جنابعالی کجا تشریف داشتید و اگر در دفتر سیاسی ریاست جمهوری بودید، که بودید چرا از اینگونه هشدارها و...ندادید؟!
مگر رییس جمهور قسم نخورده بود تا از حق و حقوق آحاد ملت صیانت کند؟!
باقی بماند برای فرستی مناسب تا باهم بیشتر و بیشتر گفتگو بکنیم انشاالله.
| اقبال جان داداش گرامی ماشاالله تو که اولی انشاالله بصیرت به سراغ مسئولین بیاید/ ... اکبری سن هارا بو ناغیل لار هارا دوستان عزیز در زمان جناب آقای اروجعلی محمدی تنها بنگاه بزرگ اقتصادی استان یعنی کشت وصنعت مغان در رکود کامل و در حال ورشکستگی است و رونق بازار اقتصادی استان باالخص بازار پارس آباد مغان و بیله سوار کاملا فلج شده تعداد شاغل پرسنل قبل لز ایشان نزدیک به 7000 هزار الان 600 نفر شاغل دارد حال آقایان میخواهند رونق اقتصادی داشته باشند بلی از آنجا که خون شهیدان هسته ای را در برجام به باد داد بقیه اش برای مردم انقلابی ایران روشن است. منجله ارزش پاسپورت ایرانی ... سلام برادر بسیار ارجمند و ارزشی جناب آقای حاج اقا اکبری آنچه که در این انتخابات و یا در امورات جاری این استان در این مدت اتفاق افتاد شاید یکهزارم آنر نگفتید یعنی این همه شلختگی مدیریت استان در طول 37 سال عمر انقلاب من ندیدم اگر توان در قلم دارید حتما بنویسید تا بماند شما هم میدانید هم میفهمید و هم میتوانید درود بر شما آفرین بر غیور مرد سبلان استان اردبیل اقای اکبری شما را بخدا هاله نور را کنار بزنید و بیایید بین مردم و این حرفها را بزنید ببینید چقدر خریدار دارد و بی ریا و اتقاقی از مردم بپرسید دروغ دروغگویی تخریب و تحقیر افتراء و بهتان و تهمت و تضعیف و عوامفریبی و فربیکاری سوغات کدام دولت است و متاسفانه در رسانه های سراسری آشکارا به مردم دروغ گفتید وبه تمام سردمداران نظام تهمت زدید و موجب تضعیف نظام گشتید در شبکه های مجازی موقع مناظره انتخاباتی پاسخ شما و تمام هودارانتان وجود دارد لطفا ببینید سلام دارم خدمت فرماندار مردمی اسبق جناب اکبری حضور یک باره شما در رسانه های مجازی به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد می تواند حرکت مبارکی باشد اما ای کاش قبل از این اقدام کمی با اطرافیان و هم قدم هایتان در دریاچه شورابیل مشورتی می کردید چون به هر حال همه چیز را همگان دانند !
یادش بخیر زمانیکه بر علیه عالی ترین سطوح مدیریت استان از استاندار بگیر تا ... پرونده سازی می کردی و به دولت گزارش می دادی و حتی با مدیران ارشد غیر دولتی استان نیز طرح اختلاف و تفرقه انداخته بودی !
می دانم اگر نام افراد خاص را ببرم این کامنت منتشر نمی شود ولی مگر تیم شما نبودید که فایل صوتی حقیقت پور را به احمدی نژاد دادید و باعث عزل او از استانداری اردبیل شد ؟!
مگر خود شما نبودید که باعث ایجاد چند دستگی در میان نیروهای اصولگرای اردبیل شدید و به کمتر از استاندار یا معاونت سایسی راضی نشده و باعث ایجاد چند صدایی دربدنه مدیریت اردبیل شدید ؟!
حافظه کسانی که باید قوی باشد قوی است جناب اکبری !!
خیلی مایلم یک دلنوشته نیز درباره مشایی بنویسید تا همگان نظر شما را در باره او هم بدانند !
شما با در افتادن با آذروش و خدابخش گویی قصد دارید به عرصه برگردید اما بدانید این حرکت شما به عنوان پیش اقدامی برای احیای دوباره ستاد احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری حنایی رنگ باخته است !
نه تیم روحانی و نه تیم احمدی نژاد و نه هیچ تیم دیگری تا زمانی که اخلاق سایسی در ایران احیا نشده و هوای نفس از میدان گفنگوها بیرون نرود دردی از مردم دوا نخواهند کرد و اصولا دغدغه مردم ندارید تا بتوانید دردی دوا کنید !
توصیه برادرانه من به شما رفتن به آموزش و پرورش و ادامه امر مهم تدریس قرآن و بینش اسلامی است البته بعید می دانم جایگاهی را شایسته خود بدانید چرا که معلمین برای امثال شما تنها به عنوان حربه ای برای رسیدنم به منافع شخصی معنا پیدا می کند و نه چیز دیگر
باسلام : جناب آقای اکبری خواهشمندم این دلنوشته!!!؟؟؟ خودتان را یک بار با دقت تمام بخوانید. اگر مطلبی از دلنوشته !!!؟؟؟ خود فهمیدید به خوانندگان گرامی توضیح مجدد بفرمایید. برادر سوابق اجرایی شما حداقل برای من بسیار روشن است اگر در پی انتقاد هستید از اهل فن مشورت بگیرید. اقای اکبری به خاطر شخصیت بالا و ادبش احترام همه رانگه داشته ولی اونایی که الان در مسند قدرت هستن برخلاف شعارشان احترام هیچ خدمتگزار دولت قبلی را ولو کارشناس و کارمند ساده را نگه نداشتن و هر آدم با وجدانی می تونه با سر کشی به استانداری و فرمانداری های تابعه این را ملاحظه منه .درضمن انتخابات کاملا مهندسی شده بود حاج یوسف عزیز. به به ...الحق که بسیار وزین و سنگین به کالبد شکافی و آسیب شناسی انچه که مدیران استان در انتخابات بر این استان تحمیل نمودند پرداخته. یقین بدانیم که ماه پشت ابر نمی ماند.اللهم عجل لولیک الفرج....... باسلامگویند "پادشاهی یک چشم درشهر کوران مغتنم است"جماعت بحمدا..الان همه نه دوچشم بلکه چهارچشمی به اطراف و اکناف نظردارند و در سربزنگاه (همانند انتخابات ) اعمال نظر می کنند.
حتما در دوران حاکمیت جدید مسایل و مشکلات هست ولی انصافا در مقایسه با حاکمیت دوران جناب احمدی نژادقابل تحمل است .جناب اکبری باور بفرمایید که شما هرچه برطبل اخلاق بکوبید واز ناداوریها بگویید سخنانتان تاثیر نخواهد داشت و بلکه نمک بر زخم خواهد بود خواهشا بگذارید آن دوران سراسر تلخ فراموش شود اگرچه بسیار سخت .
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند
اقای یوسف اکبری زمانی که فرماندار بودید یادت رفته در منز ل اقای حضرتقلی جعفری برای اقای احمدی نزاد جلسه میگذاشتید قبل از همه می امدید تا کسی نبیند و اخر وقت بعد ازهمه میرفتید گزارشگر خوبی هستی تا فرماندار خوب.... متن یا خبر اگر بیش از اندازه بزرگ باشد حتماً در داخل آن مسائل غرض ورزی نیز بیشتر است. آقای اکبری مردم استان اردبیل به خود افتخار می کند که نماینده های اصلحی را به مجلس فرستاده است و دو کاندید طرف مقابل را که کلی هزینه کرده بودند انتخاب نکردند. پس شکست در انتخابات را قبول داشتن هنر است لطفاً با شهامت قبول کنید. آقای اکبری اینهمه آسومن ریسمون نبافید استارت انتخاباتی احمدی نژاد در اردبیل را روشن کردید و همه به موضوع واقف شدند انشا ا... اگر احمدی نژاد رییس جمهور بعدی شد شما هم به پست استاندار اردبیل را می رسید ! جناب اکبری با این جواب های عصبانی که مخالفانت با لودگی می دهند معلومه که دست روی موضوعی گذاشتی که آنها را بدجور می سوزاند ! سلام وخسته نباشید اقای اکبری حقیقتا واقعیتهای انتخاباتی این دوره را به قلم لشیده ایدوسوالاتی خیلی از مردم استان را مطرح کردی امیدوارم دوستان جواب قانع کننده ای برای مردم داده باشند تابحال اینقدر دخالتهای برخی از مسئولین اجرایی در انتخابات بخصوص در مرحله دوم در انتخابات بی سابقه است قانون متعلق به همه است هیچ کس در برابر قانون مبرا نیست بی اعتنایی به قانون خطر ناک است.جناب اقای اکبری با شخصیت بسیار عالی درست و متین فرمودند.. اقای اکبری عزیز و ارزشی یک عده خیلی دارند بر علیه احمدی نژاد سم پاشی میکنند ..شدید و عمیق دارند برنامه ریزی و رشوه میدهند تا احمدی نژاد نشه ..امریکا هم همراهشونه..کمک میگیرند از اونها ...
مرگ بر منافق داخلی و دشمن خارجی
ولی مکر خدا بالاتر است
کور میشوند و فلج بزودی انشااله
به عشق هر چی مرده احمدی برمیگردهاحمدی دوست داریم
با اینکه این متن شما خیلی طولانی است و بیم آن میرود که رشته کلام دچار انحراف شود اما به قول خودتان بنویسیم تا در حافظه تاریخی بماند جناب آقای اکبری عزیز فهوا و روح یادداشت شما در مورد دخالت غیر مستقیم برخی مسئولین اجرایی در انتخابات می باشد ( البته به زعم خودتان ) چند نکته خدمتتان عارض میشوم امید دارم که بخوانید و بدانید :
اولا متن تان خیلی طولانی است و قطعا این طولانی شدن مطلب جای ایرادهای زیاد دارد
دوما خوب است به قول معروف یک سوزن به خودتان و یک جوالدوز به دیگران بزنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد
سوما اینکه یک عده ای در حمایت از هم حزبی و هم فکرانشان سخنرانی کنند سفرهای تبلیغاتی بروند این چه جای ایراد و تهمت دارد ؟؟؟ فکر نکنم به این زودی یادتان برود که در انتخابات اخیر مجلس نیروهایتان حول کاندیداهای اصول گرا تقسیم شده و تمام قد حمایتشان کردید و مخصوصا در دور دوم انتخابات مجلس همه ی ژنرال هایتان را در مسجد قدس به خط کرده بودید در حمایت از کاندیدای اصول گرایتان ..... پس خواهشا شیوه بازی را که به خوبی بلد هستید وقتی قدرت در دست تان نیست به هم نزنید صبور باشید و امیدوار تا صبح دولتتان بدمد
چهارما آقای اکبری وزن سیاسی خودتان و همفکرانتان را که در انتخابات 92 و 94 دیدید پس کمی واقع بین باشید و ..... به اندازه بود باید نمود .
مطلب آخر اینکه آقای اکبری ایکاش در بحبوحه اقتدار و قدرت این همه دلواپس می بودید که نبودید .مردم به موقع قضاوت کرده و نظرشان را بیان میکنند و تکرار میکنم از نتایج انتخابات 92 و 94 عبرت بگیرید و به خود آیید .
ساام خدا بر شهیدان مدافع حرم وسلام خدا بر رزمندگان مدافع اسلام. دمت گرم و افرین بر شرفت اکبری عزیز این بد اخلاقیها که توانتخابات ما دیدیم واقعا برای دست اندرکاران انتخابات متاسفم سفرهای متعدد رد صلاحیت شده ها به منطقه و توهین و تخریب طرف مقابل از بد اخلاقیهایی بود که در این استان اتفاق افتاد و همه ترمز خلاص پیش رفتند قبول نظر مردم قطعا هنر است که ایکاش برای دوستان نیز این رفتار مبرا بود اما انتخابات گذشته این چنین نشد زباله دان شهرداری را آتش زدند مسجد را آتش زدند مغازه های مردم را آتش زدند اما هنر اینست در این انتخابات به پیروز انتخابات تبریک گفته و تمام وزرا از طرف دولت تا تحویل وزارتخانه مکلف به همکاری با رئیس جمهور شدند اما شما نکردید اگر به نفع شما بود قبول نظر مردم هنر است اگر به نفع شما نبود خانه و مغازه و مسجد را به آتش میکشید روشن گری در عرصه انتخاباتی که با برنامه ریزی دقیق، با استفاده از فرصت قدرت و امکانات دولتی طراحی شد از عهده کسی برمی آید که در دوران مسئولیت خود به دور از آسیب های جدی بوده است وگرنه این آقایان به دنبال آن هستند که نقطه ضعف بسیار کوچک را پیدا کرده و آن را علم کنند سپاس از این قلم توانمند و انسان با شرف. در حالی که بزرگان معنوی شهر خودشان را بخواب زده اند و هیچ اعتراضی نمیکنند همین وضع ادامه دارد تا مردم تکلیف اینها را مشخص کند برخی کارمندان در روز چند ساعت در اداره غیبت دارند و اینگونه حقوق را چگونه میگرند و می خورند؟ در قانون انتخابات ماده وتبصره ای وجود ندارد که کارکنان دولت را از فعالیت انتخاباتی منع نماید (البته سو استفاده از امکانات و اختیارات دولتی حکم دیگری دارد ) لذا حضور کارکنان و مدیران در جلسات حزبی و فعالیت های سیاسی هیچ منعی ندارد و اصولا در طول دها سال گذشته از اینگونه کارها فراوان انجام شده، بنظر میرسد آقای اکبری یا از نتیجه انتخابات عصبانی هستند و یا گذشته خود و دوستانشان را فراموشیده اند،! کار و فعالیت سیاسی هرچقدر صادقانه باشد انقدر نتیجه بخش خواهد بود و.....
جناب اقای اکبری ، رطب خورده منع رطب رطب کی کند!!!! آیا فراموش کرده اید که در کسوت فرمانداری در انتخابات88 چه کارها برای رای آوری اقای احمدی نژاد نکردید؟؟؟چرا آقای الهام به عنوان حقوقدان شورای نگهبان،برای اقای احمدی نژاد سخنرانی انتخاباتی می کردند؟؟؟؟مگر فراموش کرده اید همراهی اقای احمدی نژاد با اقای مشایی را برای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم؟!؟!؟!اگر این گونه اقدامات را بشماریم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود. برادر عزیز لطفا یک سوزن به خودت و یک جوالدوز به دیگران!!!! در پایان اگر دولت در انتخابات مداخله کرده پس نباید اقای بدری رای می آورد!!!!!!! | جناب آقا دایی معلم گرامی رای بدری خیلی بالاتر از 80 هزار تا بود و اتفاقا اگر تلاش شبانه روزی دولت و شهرداری برای حاج آقا ... نبود و تخریب ها هم علیه بدری انجام نمی شد حتما رای بدری بالای 100 هزار بود آقای اکبری با قلم شیوا و وزین حقیقت های موجود در انتخابات را گفته اند دوستان چرا به داغا و باغا وروسوز اگه اینجوری نیست جوابش را بدهید با گذشته نویسنده چه کار دارید حرف حق، حق است و باید قبول کرد از طرفی فرماندارنیکه الان در استان داریم مگر کدامیک سابقه فرمانداری یا پست مدیریتی قوی داشته اند بیایید کشی کیمی اعتراف ایلیون اکبری قویدی یا بولار، بیر آز منصف باشیم و بدون تعصب مطلبی را بنویسیم!!!!!! سلام بر کسانیکه حقیقت را می گویند وحقیقت را می نویسنندجناب اکبری حقیقت را بیان فرموده باید تشکر کنیم وجیره خواران غیر واقع بین که حتما تحمل ندارنند ونخواهند داشت بزار بسوزنند آفرین یوسف اکبری خدایش کیف کردم انصافا هم اهل قلم است هم اینکه در تاریخ اردبیل فرمانداری با این ابهت و محبوبیت و کاردانی و مدیر و مدبری نیامده است آقای خداجو شک ندارم به خاطر خدا یک رکعت نماز هم نخواندیچون بنده در متن کار بودم فهمیدم چقدر بی انصافید
خدا هدایتت کند وگرنه بدبخت میشی
سلطاني از حكيمي پرسيد بهترين عبادت كدام است؟ حيكم گفت: براي تو خوابيدن !جناب آقاي اكبري، فكر مي كني چرا با اين همه پاسخ تند مواجه شدي؟
حرفهاي تو به نظر من حرفهاي بدي نبود پس علت اين عكس العمل هاي تند را در عملكرد گذشته خودت جستجو كن و انتقاد كردن را به اهلش واگذار. قلم تو به چاپلوسي عادت كرده پس عرضه انتقاد را خراب نكن
سلام : جناب اکبری هرچه مطالب شمارابادقت می خوانم بیشترسردرگم می شوم برادر از این شاخه به آن شاخه پریدن نشان می دهد به شدت عصبی هستید برادر به خدا سوگند شما طرفدار دولتی هستید که جفاکارترین دولت تاریخ ایران بود عاقلانه فکرکنیدعادلانه قضاوت نمایید. درود بر حاجی یوسف جناب اگاه به امور با توجه به گستردگی حضور کاندیداها،تصور رای یکصدهزار رای برای یک کاندیدا دور از ذهن بود. لطفا اغراق نفرمایید!!!!! بزرگان ما گفته اند:نگاه نكنيد كه كي گفته
بلكه نگاه كنيد كه چي گفته
سلام دوستان - خوشحالم كه سايت تابناك اين فضا را ايجاد كرده تا فعالان سياسي با جسارت تمام دلنوشته هاي خود را بگويند و نشر دهند - و خوشحالم در مركز استان فعالان سياسي وجود دارند كه نميترسند و هرچند با تجربه ضعيف از گذشته خود ، باب نقد را باز كرده اند تا كنكاش صورت گيرد و تحليلها تحليل گردد - و خوشحالم از ادبيات هرچند طولا ني جناب اكبري ، كه ادب را نگه داشتند و خشم را فرو خوردند و...دوستان خوب - همه بايد بپذيريم كه در گذشته و حال اشتباه زيادي داشته ايم و هيچ كدام از جناحهاي اصلي ( اصولگرا يا اصلا ح طلب ) در استان اردبيل نتوانسته اند انسجام سياسي هواداران را رهبري كنند و همه شاهد شلختگي تشكيلاتي در عرصه جذب و هدايت و مخصوصا تر بيت نسل آينده داشته و داريم .
اميدوارم با افزايش اين دلنوشته ها ، فضاي ملتهب سياسي به محيط آرام نقد و بررسي تبديل گردد و مسئولان سياسي استان ، مخصوصا روابط عمومي استانداري قدمهاي موثري در تلطيف قلوب و خوب گوش دادن و تحمل مخالف ايفا نمايد -
اردتمند همه - دكتر معصوم زاده
فارغ از هرگونه گرایشات سیاسی ، انچه که مسلم هست این است که در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی ، دخالت دولتی ها در گرفتن نتیجه دلخواه در انتخابات کاملا محسوس بود .. اینجانب بعنوان شهروند پارس اباد ، شاهد استفاده از امکانات شرکت دولتی کشت وصنعت مغان که در واقع بیت المال میباشد در جهت حمایت از یک کاندیدای خاص را به عینه مشاهده کردم ، انچه که جناب اکبری بدان اشاره کردند حقیقتی است تلخ که مردم شریف بدان کاملا واقف هستند ، امید است اعتماد مردم بازیچه کارکردهای سیاسی و باج گیریهای سیاسی مسوولین امر نگردد ، هرچند بعید میدانم ادر کمال تاسف فرادی مثل آقای اروجعلی محمدی با سوابق پیشین ،مطامع سیاسی خویش را ارجح تر از هرچیزی میداند. نابسامانی شرکت عظیم کشت وصنعت و کاهش محسوس ظرفیت تولید آن در سالیان اخیر حاصل مدیریت نادرست این برادر سیاسی می باشد .. اگر استان اردبیل از این شخصیتهای ارزشی ،موقر و متین بسیار داشت (نه مثل آفتاب پرستها؟؟؟؟؟)گلستان میشد...احسنتم باسلام خدمت دوست عزیزجناب اکبری: 1-خواهش می کنم قلم نقادی خودرا غلاف کنید.شما سواد!! و دانش!! لازم برای نقد ونقادی را ندارید. ((به خدا ندارید)) 2 - شما حامی افرادی هستیدکه به جرم اختلاس و مفاسد اقتصادی و... گرفتارخشم ملت عزیز ایران شده اند 11 روز خانه نشینی رئیس دولت مهرورزعدالت محور!!! نشان ولایتمداری است.؟! غارت بیت المال در پایان دولت شما بیانگرکدام ویژگی سیاستمداری است.؟؟! و...!!!؟؟؟ گر گشتی ز عطر عشق مدهوش در آن ساحت که دلها میخورد جوشبدان اینجا دلی چشمش براه است مــکن هرگــز غـــم مـــا را فراموش
آقای اکبری ازسهام عدالت شب انتخاباتیٰ٬توزیع سیب زمینی،وغیره دولت پاکتان بگویید متاسفانه در دور دوم انتخابات حوزه مغان،راستگویان ،جز دروغ وخلاف کاری نکردند.بعنوان مثال ،جناب لطفی مدیر کل امور سیاسی وانتخاباتی استانداری البرز حسب کدوم مجوز واختیار قانونی ،درستاد پورحسین اقدام به سخنرانی واعلام حمایت کردند؟جناب مهرعلیزاده هم همینطور؟ چرا دربیله سوار،عوامل ستاد پورحسین وحامیانش،برگزارکننده انتخابات بودن که اکثرا حکمهایی چون: نماینده فرماندار،بازرس وزارت کشور،ناظرو...داشتن. ایا اینا تخلف اشکارواغماض مسئولین اجرایی نیستند؟ روئسای ادارات دولتی درستاد پورحسین چرا حضورداشتند؟ معاون فرماندار....درستاد پورحسین چیکارداشتن؟ رییس اداره بهزیستی ....که حکم ویژه داشتنددرستاد پورحسین چیکارداشتند؟ (عکس همراهی ایشان با پورحسین درقبرستان هم موجودهست). انچه که معلوم هست تخلفات گسترده توسط مجریان انتخابات صورت گرفته که همه اینها نشان میدهد مدعیان راستگویی ،جز صداقت و امانتداری همه چیزرا بلدند.تخلفات گسترده نشان داد فتنه ۸۸ هم زاییده تفکر همین اقایون بی بصیرت بوده است.اگرقرارباشد منافع ملی وامنیت روانی جامعه را فدای چند روز ماندن درمیز کثیف قدرت کنند دیگر جای هیچ بحثی نیست. مدعیان راستگویی بدانند حقیقت هیچگاه پشت ابر نمی ماند.روزی متخلفان درافکار عمومی بخواست الهی رسوا خواهندشد انشا.... با سلام به کسانی که درسیاست کشور نقش مثبت ومردم پسند دارندبرادر گرامی احتمالا بخشی از گفتار شما مورد تایید باشد متاسفانه نطفه بخشی از بداخلاقی از دولت اقای احمدی نژاد بسته شده من اقرار میکنم در دولت قبل زمانی که اقای احمدی معاون سیاسی بودسر یک صندوق برای رای دادن رفتم باور کنید چون همه را میشناختم همه از طرف داران سینه چاک یک نماینده خاص بودندبقدری در دولت گذشته اختلاس صورت گرفت ددیگر به کسی نمتوان حرف زد حیف ومیل بیت المال به صورت اشکار از دولت قبل به یادگار مانده است اقای ولایت مدار ،در انتخابات دوره هفتم جناب اقای خاتمی معترض روند احراز صلاحیت بودند و اعلام کردند که انتخابات را برگزار نخواهند کرند و بعد از مدتی با رهبری جلسه داشتند که نظر رهبری برگزاری انتخابات در موعد مقرر بود و ایشان به همراه وزیر کشور حاج اقا موسوی لاری اعلام کردند بنا بر نظر ولی فقیه انتخابات را برگزار می کنند .رییس جمهور ولایت مدار احمدی نژاد مشایی را معاون خود کرد رهبری مخالفت کردند ترتیب اثر داده نشد نامه نوشتند ترتیب اثر داده نشد و نامه رسانه ای شد . مصلحی را برکنار کردند رهبری مخالفت کردند موثر نشد. نامه نوشتند اثر نکرد . نامه رسانه ای شد عمل شد . رییس جمهور خانه نشینی کرد ؟ قهر کرد ....جناب اقای یوسفی نباید برای پیشبرد اهداف شخصی و جناحی از ولایت هزینه کرد و شماها با هاله نورتان ، روبوسی با مادر چاوز ، بشقاب خالی و صندلی خالی در هیات دولت ....، اختلاس میلیاردی معاون اول ، معاون اجرایی ، فرار کردن مدیر بانک ملی هم اقتصاد و هم دین مردم را مورد هجمه قراردادید ...... برادرعزیز جناب اکبری : شما انسانی صادق بودید اما چرخش سیاسی و گردش نامتوازن روزگار شما را از خودتان جدا !؟ کرد. شماباید به جای نقد دولت که نتیجه رای ملت ایران است بازگشت به اصل خویشتن را که همان صداقت است تمرین و کسب نمایید. اصولگرایی خوب و پسندیده است اما تبعیت محض از کسی!! به نام ....ژاد عملی ناپسند است. ما شیعه هستیم شیعه در متن و بطن اعتقادی خود ولایت پذیر و ولایتمدار است عزت تفکر شیعه در حوزه ولایتمداری است به ویژه دراین شرایط حساس. رئیس دولت شما درشرایط حساس !! از فزمان ولی امر خود سرپیچی کرد یا نه .!؟ خانه نشینی یازده روزه و حکم مشایی و اهانت به نمایندگان مجلس و اختلاس های پی درپی و... که کمر ملت ایران را شکسته است. آیا اینها نشانه های ولایتمداری است .!؟ توصیه می کنم داشته های خودتان را عرضه نمایید دیگران را هزینه نداشته های خود نکنید. ((جمله ها را کوتاه نوشتم تا...! ))
مطالب خوبی است ولی وقتی کسی آنرا می نویسد که خودش آن کارهای مشابه را داشته است و بیشتر هم داشته است چندان به دل نمی نشیند ای کاش آقای اکبری اینها را ننویسد و کس دیگری که اشتهار به بی طرفی و نقادی دلسوزانه دارد اینها را بنویسد سلام من با سیاست کاری ندارم
در دانشگاه علوم پزشکی یک باند عظیم در جهت استخدام ادم های شما درست شده است
امید وارم یک روزی بیان اعلام کنید که این اخبار صحت ندارد
بعد چند سال که خیلی نزدیک است مثل یک روز میگذرد باید پیش خدا جواب بدن