نکات مهم یادداشت:
* استاندار منتقدان را به سهم خواهی متهم می کند
* رسانه های منتقد و مستقل از هر گونه کمکهای دولتی از قبیل یارانه کاغذ و .... محروم هستند
* از خبرنگاران منتقد به جلسات استانداری دعوت به عمل نمی آید
* اجاره رشد و ترقی در عرصه های مدیریتی به منتقدان داده نمی شود
* مدیریت باجناق ها و حلقه های وابسته به آنها اجازه رشد و پیشرفت را به سایر نخبگان استان نمی دهد
غلامحسین آگاهی
اگر ديروز سقراط را جام شوگران نوشانيدند و منصور حلاج را به جرم گفتن « انا الحق» بر دار بر كردند و يا سلطان بزرگ غزنه محمود، خطاب به ابوريحان بيروني مي گفت: سخن بر مدار نيت سلطان بگو ، نه بر مدار علم خود! همه و همه نمونه هايي از شقاوت و استبداد است كه مي خواهد بر لب ها قفل نهد و بر دهان ها مهر بكوبد ...
امروز نیز در عصر آزادی اندیشه و بیان ، منتقدان را از حقوق اجتماعی اش محروم می کنند متاسفانه جامعه مدني بدون آزادي فردي ، بيشتر به همان تمثيل معروف شير بي یال و دم مولوي در مثنوي معنوي همانند است.
انسان بدون آزادي عقيده و بيان يك مفهوم ناقص است، يك مفهوم مفلوج است. هستي انسان با كلام رنگ يافته است.
وقتي براي كسي اجازه بيان عقيده و انديشه داده نمي شود، در حقيقت آن كس از شخصيت تهي مي گردد. مسخ مي شود. و به گفته استاد خليل الله خليلي به « يك جعبهء استخوان، دو پيمانه خون» بدل مي شود.
استخوان و خون و غريزه ، رشته هاي پيوند انسان با جانواران ديگر است. امتياز انسان در خرد انسان و در انديشه و عقيده انسان است. آنهايي كه بر ضد انديشه و خرد انسان قيام مي كنند، در حقيقت تيغ بر رخ انسانيت مي كشند. در حقيقت مي خواهند انسان را از ريشه اش جدا سازند.
مسأله آزادي عقيده و بيان امروزه از چنان اهميتي در حيات سياسي- اجتماعي كشور ها برخوردار است كه حتي ديكتاتور ترين نظام ها هم، دست كم، ظاهراً از در سازش با آن پيش مي آيند و مي خواهند اين امر را تلقين كنند كه گويا آن ها نيز از طرفداران آزادي عقيده و بيان اند.
یکی از انواع آزادی ها، آزادی بیان است، بحث آزادی بیان یکی از بحث انگیزترین موضوعات جوامع بشری در دنیای معاصر است زیرا این مقوله به دلیل ماهیت خاصی که دارد، از طرفی جزء مهمترین حقوق اساسی افراد در جوامع بوده و از سوی دیگرهمواره با منافع ارباب قدرت و دیدگاه های اقتدارگرایانه به نحوی در تعارض بوده است.
آزادی بیان حق طبیعی است که همه افراد آدمی به مقتضای انسان بودن خود، به طور یکسانی از آن برخوردار و به موجب آن در بیان اندیشه و فکر خود، تا جایی که موجب نقض حقوق دیگران و اصول ارزشی مورد احترام جامعه نشود، مجازند.
در اعلاميهء جهاني حقوق بشر داشتن آزادي فكر، وجدان و مذهب حق هر انسان دانسته شده است.
آزادي بيان زمينهء گفتمان انديشه ها را پديد مي آورد و آن ها را چنان آيينه هايي در برابر هم مي گذارد و اين جاست كه ما مي توانيم حقيقت تا بي نهايت جاري را تماشا كنيم
سانسور و نظارت بر آزادي عقيده و بيان در حقيقت ، سايه هر نظام سياسي است. به هر پيمانه يي كه يك نظام سياسي از ارزش هاي دموكراسي به دور باشد به همان اندازه سانسور، سايه ء سنگين تر وخوف ناكتري را بر امر آزادي بيان مي گستراند.
درنگاه نخست خودسانسوری ، معلول تمام عواملی است که از آنها نام برده شد؛ اما در جهت دیگر این امر خود مانع بیان آزادانهء اندیشه و عقیده می گردد. خود سانسوری می تواند ریشه در هراس نویسنده از وضعیت داشته باشد
در حالت نخست نمی توان از نویسند یی که به اصطلاح از سایه خویش می ترسد ، انتظار داشت که رویداد ها را آن گونه که رخ داده است بیان کند. او مسلماً رویداد ها را به گونه یی می نویسد که او را با کوچکترین خطری رو به رو نسازد.
پيامبر گرامي اسلام همواره با سعه صدر در برابر آراء و انديشه هاي مختلف، برخورد مي نمود و اجازه مىداد صاحبان انديشه ، ديدگاه ، انتقاد و اعتراض خود را بدون هيچ گونه ترس و نگراني بيان كنند.
اما حضرت علی (ع) در دوران حكومتخويش بر آزادي مخالفان مذهبي و سياسي در بيان نظرات ، انتقادات و مخالفت ها تاکيد داشت . و مي فرمود: « فلاتكلمونى بما تكلم به الجبابرة و لاتتحفظوا منى بما يتحفظ به عند اهل البادرة و لاتخالطونى بالمصانعة و لاتظنوا بى استثقالا في حق قيل لى» ؛ آن سان كه با جباران سخن مىگويند با من سخن مگوييد و از من پنهان مداريد آنچه را از مردم خشمگين به هنگام خشمشان پنهان مىدارند . همچنين به چاپلوسى و تملق با من رفتار نكنيد و مپنداريد كه گفتن حق بر من گران مىآيد
در این میان دکتر حسن روحانی معتقد است حق طبیعی ملت است که مشکلات خود را به آشکارا و بدون نگرانی بیان کنند. (اگر دیدید حقی ویژه برای شخصی یا جمعی در نظر گرفته شده است و برای دیگری نیست، مشخص است که به قانون اساسی عمل نمیگردد)
ولی متاسفانه مدیران و استانداران دولت روحانی بر خلاف برنامه های او عمل می کنند همچنان که شعار «آزادی بیان» در دولت گذشته رنگ باخته بود این دولت نیز همان مشی پوپولیستی را که منتقد آن بود در حد اکمل پی گرفته است و استاندار دولت روحانی در اردبیل تنها به عکس گرفتن از خود در صحنه های مختلف و حضور در برخی از مراسمات و همایشها مشغول می باشد تا بتواند همه اقشار را با خود همراه کند.
دولت از سویی با در اختیار داشتن رسانههای دولتی و از سوی دیگر با وضع قوانین محدودکننده برای رسانههای منتقد با در اختیار داشتن ثروتهای ملی کشور توانایی ابراز اندیشههای مورد حمایت خود و همچنین جلوگیری از انتشار دیگر اندیشهها را دارد.
شاید یک دولت تمامیتخواه تمایل بسیاری داشته باشد که هیچ یک از این ابزارهای بیان را از دست ندهد و همهی آنها را در راه حفظ منافع خود به کار گیرد. در این هنگام است که خود دولت همهی محصولات فرهنگی مورد نیاز برای تغذیهی این رسانهها را تأمین میکند. در چنین جامعهی تکصدایی تنوع اندیشههای عرضه شده بسیار اندک بوده و رسانهها پایگاه انتشار اندیشههای قالببندی شده و مورد پشتیبانی دولت خواهند بود
اگر آزادی بیان در رسانه های استان اردبیل به اصطلاح می لنگد دلیل آن این است که این آزادی هنوز محتوای مناسب خود را که همان اندیشه و عقیده باشد در نیافته است.
در استان اردبیل رسانه های منتقد و مستقل از هر گونه کمکهای دولتی از قبیل یارانه کاغذ و .... محروم هستند. فعالین رسانه های منتقد بطور غیر مستقیم تحت فشار می باشند. از خبرنگاران منتقد به جلسات استانداری دعوت به عمل نمی آید. اجاره رشد و ترقی در سایر عرصه های مدیریتی به آنها داده نمی شود. صد البته با آنها برخورد نیز می شود.
دکتر خدابخش استاندار اردبیل به شکلی زیرکانه و بصورت نرم ، منتقدان خود را هرچند از نوع اصلاح طلب هم باشد گوشه نشین می کند. اجازه فعالیت و رشد به آنها نمی دهد وی تنها از مدیران و کارکنان رسانه های که مبلغ وی هستند حمایت می کند.
فضای سیاسی استان اردبیل برای فعالین رسانه ای بسیار سنگین است. دکتر خدابخش کسانی را که عملکرد ضعیف وی را در بخش های اقتصادی ، فرهنگی ، عمرانی و سیاسی نقد می کنند به عناوین مختلف آنها را متهم به سهم خواهی می کند در حالیکه وی کلیه پست ها و امتیازات را متعلق به بستگان نزدیک خود می داند. مدیریت باجناق ها و حلقه های وابسته به آنها دیگر اجازه رشد و پیشرفت را به سایر نخبگان استان نمی دهد.
بنده به آقای خدابخش می گویم سهم ما از دولت تدبیر و امید، آزادی بیان و قلم است و در جهت احقاق حقوق اجتماعی مان ایستاده ایم. شما وظیفه دارید بعنوان نماینده دولت در این استان برنامه های دکتر روحانی را اجراء کنید در غیر اینصورت، سرنوشتی همچون سرنوشت نمایندگان مجلس نهم در این استان را برای این دولت در انتخابات آینده رقم خواهید زد !!!