امروز با ورود مدل های جدید پوشاک، لباس های بومی و فرهنگ غنی مردم آذربایجان بویژه در خطه اردبیل رنگ فراموشی به خود گرفته و تنها در صندوق مادر بزرگ ها یافت می شود.
کد خبر: ۳۹۷۹۳۷
تاریخ انتشار: ۰۳ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۱ 23 March 2017

به گزارش تابناک اردبیل پوشاک ملی آذربایجان از دیرباز با طرح و نقش‌های دل انگیز و برگرفته از طبیعت زبانزد عام و خاص می باشد لباس‌هایی که در نتیجه دوران تاریخی دراز و پر بار از فرهنگ مادی و معنوی بوجود آمده است اما متاسفانه امروزه کمتر کسی پیدا می شود که از آنها استفاده کند.

استان اردبیل از جمله مناطقی است که زیبایی‌های دشت سبلان و طبیعت بکرش در لباس زنان و مردان این خطه نقش بسته است وقتی به لباس مردم مغان، خلخال ، سرعین و عشایر كوچ‌نشین آن نگاه کنیم می توان با خصوصیات و روحیات خاص آنها و نشانه‌های محکم قومی و نژادی شان آشنا شد.

محمود هدایتی محقق مسائل میراث فرهنگی استان در بخشی از پژوهش خود آورده است: پوشاک زنان آذربایجان در قرن 19 و اوایل قرن 20 از پوشش زیرین و رویی تشکیل می شد. پوشش رویی در نوع خود عبارت بودند از پوشش‌هایی که به طور مشخص در معرض دید بود و پوشش‌هایی که بر روی شانه می انداختند و یا به دور کمر خود می بستند.

اصلی ترین پوشش زنان که از مصرف بالایی برخوردار بودند اوست کؤینک، آرخالیق و چپکن، لباده، کوردو، ائشمک و باهاری نام داشتند که در نوع خود بی نظیر هستند چون در گذشته آذربایجان از منابع مهم تولید ابریشم در کشور بود از این جنس لباس‌های نقش دار و ظریف و زیبایی تولید می شد.

سایه واردات پوشاک بر روی فرهنگ بومی

در گذشته ای نه چندان دور اطراف شهرهای استان اردبیل، بیشتر زنان و دختران روستایی و عشایری پوشش بومی و محلی داشتند که دیدنش چشم را نوازش می داد. لباس دختران تفاوت بسیاری با زنان داشت معمولا دختران جوان لباس‌های آراسته و رنگارنگ به تن می کردند و هر کدام از پوشش‌ها وضعیت خانوادگی، سن و شغل پوشنده ی آن را مشخص می کرد. اما متاسفانه امروزه با ورود مدل‌های مختلف وارداتی نه تنها لباس‌ها طرح های  نازیبا به خود گرفته اند بلکه جنس و ساختارشان برای آب و هوای منطقه مناسب نمی باشد.

به عقیده بزرگان نوع پوشش هر فردی، نشان دهنده جهان درونی و معرف اصالت شخصیت او قلمداد می شود و تغییر لباس در نتیجه تغییر فرهنگ یک قوم و ملت است. امروزه اگر سری به لباس فروش ها بزنیم با انواع لباس با مدل های خارجی روبه رو می شویم و اینکه چرا اثری از لباس محلی آن گنجینه های فرهنگی نیست جای سوال دارد.

تولید کنندگان رغبتی به تولید لباس محلی ندارند

به عقیده یکی از مغازه داران در اردبیل خود مردم هستند که با لباس محلی وداع کرده‌اند وی می گوید: بیش از 30 سال است که در راسته بازار اردبیل فروشنده هستم قبلا این بازار از لباس‌های محلی پر بود ولی چون دیدیم کسی نمی خرد ما هم نیازی به آوردن آنها ندیدیم.

علی جهانی می افزاید: سلیقه‌ها امروزه خیلی با گذشته فرق دارد از طرفی تولید کنندگان هم رغبتی به تولید این نوع لباس ها نشان نمی دهند چون پارچه زیادی می برد و قیمت تمام شده اش زیاد است  از طرفی با آمدن چادر شب و مانتو که ارزان و دسترسی به آنها زیاد شده زنان و دختران از خرید و پوشیدن لباس محلی عبا می‌کنند.

با وجود اینکه که امروز مسئولان از کاهش پوشاک خارجی خبر می دهند ولی متاسفانه شاهد عرضه گسترده پوشاک با برندهای خارجی که بیشترشان اصل هم نیستند در سطح بازار هستیم اینکه این نشان دهنده قاچاق پوشاک هست یا نه؟ سوال بی جوابی است که حتی فروشندگان نیز پاسخ درست و اصولی برای آن ندارند.

نکته دیگر طراحی و رنگ بندی این لباس هاست که به بی مهری طراحان لباس برمی گردد آنها نتوانسه اند هنر اصیل بومی و محلی را در لباس های ما بگنجانند. اگر آنها سلیقه بازار را با پیاده کردن طرح های سنتی در لباس ها بروز می کردند ممکن بود وضعیت بهتر از این بود.

دانشگاه ها فکر خلاق را به بازار لباس و پارچه نمی دهند

محمد زینالی کارشناش ارشد جامعه شناسی می گوید: تولیدات سنتی ما نشان گر این است که در این جامعه تفکر مبنی بر تولید و امکان خلاقیت، باریک بینی و شکل گرفتن فرهنگ بومی وجود داشته است از این رو نگاه داشتن این تولیدات به عنوان میراث معنوی ما ضروری است.

به عقیده وی اگر چه امروز ما در مورد پارچه وارد کننده هستیم اما باید با تکیه بر مکتب های خلاقانه خود بتوان سیستم صنعتی را از این فرهنگ سرشار کنیم و این هم نیازمند ایجاد جنبش نرم افزاری در حوزه فرهنگ بومی است.

 

این نویسنده و جامعه شناس می افزاید: امروزه جامعه ما دچار مصرف انبوه برقراری ارتباط یک طرفه با سرمایه داری بازاری شده است طوری که متاسفانه دانشگاه ها هم بدون توجه به نکات ریز اسیر سرمایه داری و پرورش پول شده اند و نتوانسته اند خلاقیت را در فکر و اندیشه بازار و بازاری تزریق کنند.

به گفته وی پارچه های پشمی سفید از قدیمی ترین صادرات ایران بود که به جهت وسعت دامداری در این منطقه مصرف بیشتری داشت ولی متاسفانه به علت دستپاچه شدن جامعه ما برای تولید شغل، کاموا جای پشم را گرفت در واقع نابودی تولید این نوع پارچه بسیاری از مشاغل وابسته به آن را نیز کم رنگ و بیکاری و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را افزایش داد.

زینالی نقش رسانه ها را نیز در تبلیغ لباس بومی بی تاثیر نمی داند و می گوید: اگر رسانه ها بویژه صدا و سیما به پوشش بومی و محلی بها بدهند و در فیلم و سریال ها و برنامه های فرهنگی اجتماعی خود تبلیغ کنند امکان احیا آنها وجود دارد.

مسئولان فرهنگی به احیا لباس های محلی بها دهند

بررسی ها نشان می دهد اگر چه کمرنگ شدن اصالت های قومیتی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی در رنگ باختن استفاده از پوشش های بومی موثر است اما مسئولان میراث فرهنگی و نهادهای فرهنگی و سازمان های مردم نهاد در ایجاد رغبت خانواده ها در استفاده از پوشش های محلی نقش مهمی دارند.

از آنجا که لباس و پوشش سفیران فرهنگی هر قوم و منطقه  است حفظ آن نیاز به برنامه ریزی دارد اگر سیستم نساجی، طراحی و تولید ما به صرفه و خلاقانه عمل کند لباس ها کاربرد اصلی و گذشته خود را پیدا می کنند.

به عقیده متخصصان علوم پزشکی امروزه برخی از بیماری‌ها از تغییر نوع پوشش روی می دهد در گذشته در هر منطقه ای لباس‌ها متناسب با گرمی و سردی هوا توسط خود اهالی تهیه می شد و متناسب با نوع بینش خود زیباکاری می شدند اما روی آوری به پوشش های وارداتی ذائقه ها را تغییر داد و متاسفانه بیماری های پوستی و روحی و روانی را به دنبال آورد.

اردبیل با وجود اینکه شهر صنعتی محسوب نمی شود ولی کارخانه نساجی با عنوان سبلان پارچه در آن فعالیت می کند که می تواند با تولید پارچه ها محلی و روز بازار شرایط بهتری برای تولید پوشاک استان با حفط سنت ها و ارزش های فرهنگی رقم زند.

باید گفت مردم اردبیل هیچ وقت چارقد گلدار یا همان كلاغی، پیراهن بلند رنگی و جلیقه زنان ایل شاهسون دوخته شده با سكه‌های طلایی و نقره ای را از ذهنشان پاک نمی کنند. تنها یک همت می خواهد تا فکر و روح مادر بزرگ ها و پدربزرگ هایمان را در دل خانه و خانواده زنده کنیم

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار