به گزارش تابناک : پیشتر به سبب فتوحاتی که برانکو ایوانکوویچ با تیم ملی ایران به دست آورد، قهرمانی دربازیهای آسیایی، صعود به جام جهانی و سومی جام ملتهای آسیا، این مربی در ردیف نخست قرار داشت اما دو صعود پی در پی به جام جهانی، کیروش را در جایگاه اول قرار میدهد. راز موفقیت کیروش علاوه برجاذبههای کلامی و ظاهری که برای مخاطبان ایجاد کرده، فراهم آوری ساختاری منسجم در تیم ملی است. کیروش بیآنکه دایره تیم ملی را محصور به یک یا چند بازیکن خاص بداند، با اتکا به توانمندیهای ذاتی خود تیمی را پدید آورده که به واقع به هیچ بازیکنی تکیه ندارد. وی بی آنکه این رویه را تغییر دهد از سالها پیش شروع به زدودن غبار از تیم ملی کرد و همه بازیکنانی را که میکوشیدند به نحوی در کارش دخالت کنند در سختترین شرایط ممکن کنار زد و به همه فهماند که فرمانده اصلی این تیم هیچ کس جز خودش نیست. به سیاهه بازیکنانی که در زمان مربیگری او به دلایل گوناگون از تیم ملی کنار گذاشته شدند بنگریم به خوبی درمییابیم که مرد پرتغالی در فوتبال ایران دست به چه کار بزرگی زده است. کیروش تا همین جا نیز منشا تحولات بسیاری در فوتبال ایران بوده است. بخصوص ایستادگی او در مقابل بازیکنان بزرگ میتواند برای مربیان فوتبال ایران حاوی درسهای بسیاری باشد و آنها را با آداب و رسوم مربیگری نوین آشنا سازد.
با این وجود همین حالا هستند مربیانی در باشگاههای فوتبال ایران که در ظاهر خود را وامدار کیروش میدانند اما در عمل هیچ گاه مطابق با اصول و دیدگاه این مربی تصمیم نگرفتهاند و عرصه را برای برخی بازیکنان خود باز گذاشتهاند تا حتی در کلانترین تصمیمهای باشگاه نیز تاثیرگذار باشند. سرمربی تیم ملی در برههای از دوران مربیگری خود در تیم ملی تصمیمهایی اتخاذ کرد که میتوانست منجر به نابودیاش شود و تمام آنچه ساخته را به یکباره ویرانه ببیند اما ترس از آینده به واسطه این تصمیمهای خطیر و از دست دادن جایگاه وشاید دستمزد، تعریفی در خمیره وجودی این مربی نداشت و بی آنکه نگران آتیه خود در فوتبال ایران باشد و اعتبارش را احیانا در خطر ریزش ببیند تمام عوامل باز دارنده از دیدگاه خودش را یکی پس از دیگری از دایره تیم ملی کنار زد. حالا دیگر هیچ بازیکنی در دایره تیم ملی نیست که خودش را پیشقراول بداند و حتی سردار آزمون، مهدی طارمی، سید جلال حسینی، شجاعی و دژاگه هم که نسل امروز ما محسوب میشوند به خود اجازه تنش آفرینی نمیدهند. سرنوشت برای خاطیان کاملا واضح و روشن است؛ کوچکترین تخطی و انحراف منجر به حذف آنها از تیم ملی میشود. ما رسانهها نیز پیشتر هرگز با این تصمیمها آشنا نبودیم و در آن ایامی که کیروش تازه گام به فوتبال ایران گذاشته بود فشارهای زیادی برای بازگرداندن برخی ملیپوشان به او وارد کردیم اما امروز میفهمیم که تمام آن درخواستهای مکرر ناشی از نادرستی فهم و درک ما از اصل مربیگری در فوتبال بوده است.
به واقع کیروش نه تنها برای مربیان شاغل در فوتبال ایران دروازه جدیدی در میدان مربیگری باز کرد تا شاید بفهمند که حفظ انضباط درون تیمی رکن اصلی موفقیت است بلکه ما را هم با قواعد و سیاقی آشنا ساخت که پیشتر به سبب رفتارها و تصمیمهایی که غالب مربیان داخلی اتخاذ میکردند - مماشات با بازیکنان بزرگ- هرگز با آن آشنایی و قرابت نداشتیم. کیروش به ما آموخت که نباید در برابر حذف دانه درشتها و بازیکنان نامی اینچنین کمپین حمایت تشکیل بدهیم و با حمایتهای احساسی قواعد بازی در تیم ملی را زیر پا بگذاریم. کیروش به ما فهماند که سرمربی یک تیم نه در شعار و حرف، بلکه در عمل و ساختار باید فرمانده باشد.
منبع : ایران ورزشی