به گزارش تابناک اردبیل، "اساساً شهر جای حضور انسانهاست نه خودروها و آنچه باید جایش غیر از سطح زمین باشد سواره است نه پیاده"؛ همین تک جمله کافی است که بی مقدمه به یکی از موضوعات مهم اما در عین حال کمتر اهمیت داده شده "پلهای عابر پیاده" بپردازیم.
پلهایی که براساس نظر کارشناسان هدف از ساخت و نصب آن در سطح شهر، صرفا در راستای تسهیل عبور و مرور پیاده همراه با افزایش ایمنی تردد، جلوگیری از حوادث ناگوار و نیز کاهش مشکلات ترافیکی معابر است.
حال صرف نظر از موضوع چالشی در خصوص اینکه ساخت پل باید برای خودروها باشد یا انسان، فرهنگسازی برای استفاده از پل عابر پیاده، نوع ساخت و البته کج سلیقگی در طراحی و حتی نصب این پلها از موضوعات قابل تامل است.
اردبیل از جمله شهرهایی بوده که در طول چند سال گذشته شاهد افزایش ساخت و نصب "پلهای عابر پیاده" برای استفاده شهروندان بوده اما در این میان سوالی که پیش میآید این است که چرا کمتر شهروندی از این پلها برای عبور و مرور خود استفاده می کنند؟.
شاید اولین چیزی که در این میان به ذهن خطور کند لزوم فرهنگ سازی برای استفاده شهروندان از پلهای عابر پیاده باشد؛ موضوعی که کمابیش قابل قبول بوده و نیاز است در این خصوص اقدامات مناسبی صروت گیرد تا شاید به مرور و در آتی از میزان حوادث رانندگی درون شهری نیز کاسته شود.
اما باید باور داشت که همه چیز در "فرهنگ" خلاصه نمی شود؛ در این میان توجه به این مسئله که انسان ذاتا تمایل دارد از سطح صاف و روی زمین حرکت کند تا "راحت" و "سریع" به مقصد برسد می تواند پاسخ برخی سوالات در خصوص چرایی عدم استقبال شهروندان از "پلهای عابر پیاده" را بدهد.
انسانها دوست دارند از ابزاری استفاده کنند که موجب تسهیل و راحتی کارشان شود! اینجاست که با "فلاش بک" زدن به نحوه ساخت "پل عابر پیاده" می توان به علت استفاده نکردن شهروندان از این امکانات دولتی پی برد. این عدم استقبال به حدی است که حتی شخص پیاده به راحتی حاضر است جانش به خطر بیفتد اما از "پل" تعبیه شده برایش استفاده نکند.
پلهای نصب شده برای عبور پیاده در اردبیل را در نظر بگیرید...! پلهایی با پلههای زیاد و مرتفع با مکان یابی نامناسب، شیب تند و رو "باز" _ باتوجه به آهنی بودن پلهها و بارش زیاد برف در فصول پاییز و زمستان که موجب لغزندگی سطوح می شود_ هیچ شهروندی را برای استفاده از این امکانات که هزینه بر نیز بوده ترغیب نمی کند.
البته با توجه به مشکلات و بیماریهای مختلف از جمله "آرتروز" و دیگر بیماریهای استخوانی و مفصلی، حالا میانسالان و حتی جوانان نیز چندان رغبتی برای استفاده از پلهای تعبیه شده در سطح شهر ندارند؛ و اینجاست که لزوم تجهیز پلهای عابر پیاده به پله برقی احساس می شود.
موضوعی که مسئولان شهری علیرغم درک موضوع، چندان تمایلی به آن نشان ندادهاند؛ هر چند در برخی نقاط شهر _در یکی دو محل_ اقدام به نصب پلهایی با پله برقی نیز شده که از همان ابتدا، بیحرکت مانده است.
در این میان و صرف نظر از مشکلات مطرح شده، کج سلیقگی دست اندرکاران در مکان یابی نصب پل نیز موضوعی قابل بحث است.
نصب پل در خیابانهایی که ترافیک چندانی ندارد و یا نقاطی که دید مغازهداری را کور کرده و بازارش کساد شده _البته در صورت ضرورت، نصب "پل" در این امکنه قابل توجیه است_ از مواردی بوده که نه تنها حلال مشکلی نبوده بلکه اضافه مشکلی نیز به بار آورده است.
اما این کج سلیقگی به اینجا ختم نمی شود؛ در سطح شهر پلهای زیادی را می توان دید که نقطه ابتدا و انتهایش در چند سانتی متری پنجرههای منازل مسکونی قرار دارد و داخل این خانهها به راحتی قابل دید توسط عابرینی هست که از "پل" برای عبور و مرور استفاده می کنند که با اصول مورد تاکید اسلام نیز منافات دارد و همین مسئله نارضایتی خانوادههایی که منزلشان همردیف این پلها قرار دارند را موجب شده است.
علی ای حال؛ در حالی که داشتن پیوست فرهنگی برای پروژه های متعدد عمرانی و شهری، مورد توجه و تاکیدات رهبر معظم انقلاب بود و قوانینی نیز در این باره تدارک دیده شده است، اما گهگاه به پروژه هایی در شهر بر میخوریم که خیلی راحت بدون توجه به اثرات فرهنگی و بازخوردهای آن، از فراز پیوست فرهنگی عبور کرده اند.
مصطفی محمدی