به گزارش تابناک مازندران، دوباره روز عاشورا فرا رسید تا ایام سوگواری سرور شهیدان به اوج خود برسد . مردم استان مازندران همچون سایر هموطنان عزیز در مراسم سید الشهدا حضوری چشمگیر دارند .
یک بار دیگر صدای زنگ قافله مولایمان حسین ابن علی علیه السلام به گوش می رسد و تشنگان اخلاق - معنویت - عرفان و عدالت را به درک و شناخت معارف را به سوی خود می خواند. اینک ما هستیم و مکتب حیات بخش حسین(ع) و بکار گیری اصول این مکتب حیات بخش در جای جای زندگی مان.
مکتب عاشورای امام حسین (ع) درس آزادگی و تن نسپردن به رذایل یزید و یزیدیان در طول تاریخ است و گاه یزید و تمایلات رذیلانه ی یزیدی در دل ما و در درون وجود ما و در حُب نفسمان لانه کرده است و گاه در خانه ی ما و گاه در قوم و خویشانمان و گاه در ایل و قبیله و شهر و کشورمان و گاه در دنیای بیش از هفت نیلیارد جمعیتی دیروز و امروز و فردای جهان منزل گزیده است. مسئولیت حسینی بودن در این است که با این یزید و اشکال مختلف آن در هر شرایطی بیعت نکنیم و برای اصلاح و نابودی آن دست از تلاش و مجاهدت برنداریم. مراقب باشیم که یزید نفسمان از وجود انسانی مان بیعت نگیرد و ما را از مسند عزًت بر زمین ذلًت نکوبد.
با شروع محرم تکایا و مساجد آماده پذیرایی از مهمانان اباعبدالله میشوند، مداحان سبکها و شعرهای جدید آماده میکنند و کسانی که نذر دارند هم حتی برنامهریزی میکنند تا در یکی از شبهای محرم سفره اطعام دهند.
وقتی نام محرم به گوش مسلمان و غیر مسلمان میرسد، اولین چیزی که به یاد انسان میافتد برپایی مجلس عزای حسینی است که از چند روز قبل محرم، شروع و تا ماه صفر ادامه پیدا میکند. وقتی بوی محرم در کوچه و شهرها میپیچد، انگار برکت در زندگی رونق پیدا میکند و هرکسی سعی دارد تا از این سفره طعامی به عنوان برکت بر دارد.
با شروع محرم تکایا و مساجد آماده پذیرایی از مهمانان اباعبدالله میشوند، مداحان سبکها و شعرهای جدید آماده میکنند و کسانی که نذر دارند هم حتی برنامهریزی میکنند تا در یکی از شبهای محرم سفره اطعام دهند.
محرم با ورود خود رنگی دگرگون به شهرها میبخشد چرا که هرکسی سعی دارد تا شأن و منزلت این ماه حرام را حفظ کند، وقتی میبینیم که از کوچک و بزرگ همه شور و شوق حسینی در سر دارند خوشحال میشویم که هنوز زیر بیرق امام حسین(ع) در حال زندگیکردن هستیم.
اما هرچیزی برای خود، آداب و شروط دارد و محرم یکی از آن دسته از ماههای ویژهای است که باید مواظب رفتار و کردار خود در این ماه باشیم. خدا را شکر که وقتی در هر شهر و روستا قدم میزنی شاهد این هستی که حداقل یک ایستگاه صلواتی یا تکیه و مسجد و حتی یک پرچم سیاه به عنوان نماد محرم نصب است.
در این چند سال با ورود مداحان جدید با سبکهای متفاوت شاهد دگرگونیهای زیادی بودیم که متاسفانه اخیراً این روند به سمتی دیگر کشانده شده است، در برخی از شهرهای بزرگ و کوچک مانند نوشهر دیده میشود که استفاده مداحان از شعرها، ترانهها و موسیقیهای به قول معروف آن طرف آبی به بهانه جذب جوانان به مساجد و هیئتها زیاد شده است که این خود یکی از بزرگترین معضلات است.
شاید باید گفت مهمترین آسیبی که به عزاداریهای ما در این سالها وارد شده است جداشدن مسجد و تکایا از هم است، در مساجد ما هنوز عزاداریها باوجود اینکه جوانان امروزی دوست دارند با سینهزنیهای مختلف و سبکهای چهارچوبدار امروزی سینهزنی کنند، به شیوه سنتی برگزار میشود و پیرغلامان و مداحان قدیمی هم که در مساجد اجرای مراسم دارند معتقد هستند که همان سبکهای سنتی و به قول معروف یکضرب و سهضربزدن بهترین نوع عزاداری است، و اما در هیئتهای بیشماری که در این سالها تشکیلشده، جوانان زیادی شرکت میکنند که با شیوه سینهزنی و عزاداریها جدید بهتر ارتباط برقرار میکنند و این خود عاملی برای دوری آنها از مساجد شده است.
از دیگر معضلاتی که در عزاداریهای ما موجود است حرکتدادن دستهجات عزاداری است که این خود از جالبترین بخش است، چرا که هر هیئتی دوست دارد بزرگترین دسته سینهزنی و زنجیرزنی را در سطح شهر داشته باشد که در ابتدای آن هم باید عَلَم چندینتیغه باشد و هرچقدر هم عَلَم بزرگتر باشد مایه فخر و مباهات آن مسجد و هیات در بین سایرین است، نکته قابل تأمل اینجاست که وقتی این دستهجات به مرکز شهر میرسند صدای طبل و بلندگوی آنها بیشتر میشود.
ایستگاههای صلواتی هم مأمنی شده برای همه تا در گذر از خیابان با نوشیدن چای و شیر و حوردن خرما و حلوا گلویی تازه کنند، اما در برخی از این ایستگاهها صدای بلندگو به حدی بلند است که حتی نمیشود از کنارشان عبور کرد و حتی بعضی از آنها تا پاسی از شب در خیابانها مشغول فعالیت هستند که باعث مُخِل آسایش مردم و دلخوری همسایهها میشود.
در برخی مناطق هم جداشدن سلایق بین قدیمیها و جوانترها باعث شده تا هرکسی بخواهد جداگانه هیات بزند و مراسم دستهروی داشته باشد و عدم نظارت متولیان امر بر روی این هیئتها و دادن مجوز به بهانه جذب جوانان به دین شاید قدری قابل تأمل باشد و نظارت بیشتری را طلب کند.
و دیگر اینکه اکثر مراسمهای عزاداری تنها دهه اول محرم مختص شده است در حالیکه خیلی از بزرگان ما سفارش کردند که تازه عزاداری باید از شب دهم آغاز شود و تازه اسارت کاروان بنابر روایت از این تاریخ است و در ماه صَفَر هم که ثواب این ماه کمتر از محرم نیست، عزاداریها کمرنگ میشود؟
خدا را شکر که در شهر و کشور ما بوی محرم همیشه وجود دارد، اما باید مراقب باشیم که عزاداریهای ما به عزانمایی تبدیل نشود و با رفتار و حرکت نابهجای خود دشمن شاد شویم و به مقصود آنها نزدیک.
به هر حال محرم حال و هوای دیگری دارد و سوگواران حسینی بی ریا و با خلوص نیت تنها به فکر مراسمی در خور نام امام عزیزشان هستند . در اینجا مدیر و کارگر فرقی با هم ندارند و جالب این که برای برپایی مراسم سوگواری همه از هم سبقت می گیرند تا سهمی در این مراسم پرفیض داشته باشند . آری درس مکتب عاشورا این گونه است...