تابناک البرز: نميتوان از آلودگي هوا به سادگي عبور کرد. اين موضوع در حال تبديل شدن به بحران است. آلودگی هوا نگرانی همۀ فعالان محيط زيست را به دنبال داشته وگويا به سادگي خيال دست برداشتن از سر کلانشهرهايي همچون کرج، مشهد، تهران و ... را ندارد. مردم اين شهرها نيز به آلودگي هوا عادت کردهاند، ولي به دنبال کورسوي اميدي جهت داشتن هواي خوب ميگردند تا طراوت و شادابي گذشته را به آسمان شهرهاي خود بازگردانند. مثلاً چند سال پيش وقتي که مردم کرج باغ سيب را در معرض تخريب ديدند، همگي حضور خود را اعلام کردند و اين حضور نشان دهندۀ دغدغۀ شهروندان براي داشتن محيط زيست پاک و آسماني عاري از آلودگي است. از اين رو با مهندس فردين حکيمي مدير کل محيط زيست استان البرز به گفتگو نشستيم که در ادامه ميآيد.
مدير کل محيط زيست استان البرز اعتقاد دارد جلوگيري از آلودگي هواي استان يک موضوع مياندستگاهي است و براي اين مهم بايد کليۀ ادارات و دستگاههاي مرتبط در اين خصوص دخالت کنند. در اين مسير حد و حدود وظايف ادارات و سازمانها و اقداماتي که بايد انجام دهند به يک نقشۀ راه احتياج دارد که با تصويب طرح جامع کاهش آلودگي هوا در سال 89 اين وظايف و مسئوليتها مشخص شده است. علاوه بر اين در سال 93 مجدداً هيئت وزيران در خصوص برنامههاي کاهش آلودگي هوا مصوبهاي ارائه داد که مشخص شد هر دستگاه در کاهش آلودگي هوا چه وظايفي دارد. اين مصوبات در کارگروه کاهش آلودگي هوا در استانداري به رياست معاون عمراني تشکيل و پيگيري میشود و هر دستگاه اقدامات و پيگيريهاي خود را اعلام مينمايد. در سال 95 مجدداً مصوبۀ هيئت وزيران با عنوان هواي پاک ابلاغ شد.
چرا در سه دورۀ متوالي مصوبات مختلف ابلاغ شده است؟
در واقع در هرکدام از آنها مواردي برجسته ميشود و دستگاهها بايد براي رسيدن به آن نقطۀ مطلوب آن موارد را مد نظر قرار دهند.
قانون هواي پاک در چه تاريخي ابلاغ شد؟
در مردادماه سال 96 ابلاغ شد. در اين قانون براي دستگاه اجرايي وظايفي تعريف شده که در نوع خود کاملترين است. در اين قانون ما نقش نظارت داريم و بايد از دستگاهها توضيح بخواهيم که در خصوص وظايفي که دارند، چه اقداماتي انجام دادهاند.
با اين همه مصوبه، چرا آلودگي هوا کاهش پيدا نکرده است؟
وقتي مصوبات گذشته را بررسي ميکنيم پي ميبريم که به علت کمبود اعتبارات خيلي از مصوبات اجرا نشده است. تنها موضوعي که در کرج نسبت به بقيۀ موضوعات پيشرفت داشته، فضاي سبز بوده است. کمربند فضاي سبز که در حريم شهر در حال اجرا است، پيشرفت خوبي داشته است.
احداث تصفيهخانههاي محلي براي تصفيۀ فاضلابها و تأمين آب مصرفي فضاي سبز شهري از جمله اقدامات قابل تحسين شهرداري کرج در حوزۀ محیط زیست است که در حال اجرا است. در حال حاضر يک تصفيهخانۀ محلي به بهرهبرداري رسيده و 4 تصفيهخانۀ ديگر در حال اجرا است.
ظاهراً بازچرخاني فاضلاب جزو برنامههاي هواي پاک است؟
در قانون هواي پاک و برنامۀ ششم به بازچرخاني فاضلاب و استفاده از تصفيۀ فاضلاب براي استفاده در فضاي سبز تأکيد فراواني شده است. خوشبختانه مديران گذشته در فضاي سبز اين اقدامات را انجام دادهاند و توقع داريم مديران بعدي نيز همین رويه را ادامه دهند. چه بخواهيم چه نخواهيم، به استفاده از آب خاکستري در فضاي سبز محکوم هستيم، زيرا با توجه به خشک شدن و افت سفرههاي زيرزميني چارهاي جز اين نداريم که از فاضلابهاي شهری به بهترين وجه ممکن استفاده کنیم.
بازچرخاني فاضلاب شهر کرج در چه مرحلهاي است؟
حدود 40 الي 45 درصد پيشرفت داشتهايم. قاعدۀ بازيافت آب خاکستري بر اين است که فاضلاب از کل شبکه در يک نقطه جمعآوري و به روش استاندارد بازيافت شود. بازچرخاني فاضلاب در آبياري فضاي سبز در کاهش استفاده از آب سالم خيلي تأثيرگذار است و ميتوانيم حدود 80 درصد از فاضلابي را که در حال حاضر توليد ميشود، بازيابي و در فضاي سبز شهري و واحدهاي صنعتي استفاده کنيم.
در بخش صنعت نيز ميتوانيم از بازيافت فاضلاب استفاده کنيم؟
قطعاً به شرط اينکه همۀ شهرکهاي صنعتي سيستم تصفيۀ فاضلاب داشته باشند.
شهرکهاي صنعتي استان البرز به سيستم تصفیۀ فاضلاب مجهز هستند؟
برخي از شهرکهاي صنعتي فاقد سيستم تصفيۀ فاضلاب مرکزي هستند، مثل شهرک صنعتي سپهر، شهرک صنعتي سيميندشت، شهرک صنعتي برکت، هشتگرد و کوثر که در حال راهاندازي است. در بخش صنايع مشکل خاصي وجود ندارد، مگر شهرک صنعتي نظرآباد و اشتهارد که تصفيهخانه دارند، ولي به جهت عدم راهبري و عدم پايش از مبدأ، خروجي فاضلاب اين دو شهرک استاندارد نيست که براي استانداردسازي در حال پيگيري هستيم.
در سالهاي گذشته پساب قاليشوييها و کارواشها خبرساز شد. دراينباره توضيح دهيد؟
فاضلاب واحدهاي صنفي مثل کارواشها و و قاليشوييها از جمله بخشهايي است که مديريت شهري ميتواند ورود کند. استان البرز از جمله استانهايي است که استانداردسازيهاي لازم در بخش قاليشوييها و کارواشها انجام شده، هرچند که به 100درصد نرسيده است، ولي محيط زيست استان ورود کرده و اقدامات خوبي شروع شده است. سعي داريم که کارواشها به سيسيتم تصفيۀ فاضلاب مجهز شوند که اگر اين اقدام را انجام دهند، خودشان منتفع ميشوند.
پرسش اکثر شهروندان اين است که چرا باغشهر ديروز به يکي از آلودهترين شهرهاي ايران تبديل شده است؟
تغيير کاربري اراضي از جمله مهمترين مباحثي است که باعث ايجاد آلودگي در سطح کرج شده است. در شهرهاي مختلف استان هم شاهد تغيير کاربري اراضي بودهايم و هستيم و چنان در سطح گستردهاي اتفاق افتاد که در سالهاي گذشته اخبار آن در صدر اخبار استان قرار گرفت و موجب ورود دادستان آن شهرها و تخريب ويلاها و تغيير کاربريها شد. در واقع شهروندان بايد مطلع باشند که احداث يک ويلا جدا از اينکه اراضي باغي و کشاورزي را از بين ميبرد، منجر به احداث يک چاه عميق آب ميشود که نتيجۀ آن از بين رفتن منابع آبي زيرزميني و فرونشست زمين است. در محدودۀ شهري نيز قطع درختان کهنسال و تغيير کاربري اراضي روي داده است که کم هم نيست و تقريباً هرروز از اين دست گزارشها به ما ميرسد. در بخش قطع اشجار خلاء قانوني وجود دارد. در کميسيون مادۀ 7 قانون حفظ فضاي سبز شهري مصوباتي به تصويب ميرسد که به مالک اختيار قطع درخت جهت ساختمانسازي ميدهد . کرج يک زماني قطب کشاورزي بود، اما با اين روند
اراضي کشاورزي حاصلخيز به ويلا تبديل شده است.
مهاجرت نيز در آلودگي هوا تأثيرگذار است؟
قطعاً جمعيت منبع آلودگي است. منابع آلودهکننده به دو دستۀ منابع ساکن و منابع متحرک تقسیم ميشوند. منابع ساکن شامل منازل مسکوني، واحدهاي تجاري و صنعتي است. براي جلوگيري از آلایندگی منابع ساکن، مصوبهاي تصویب شده است مبنی بر این که موتورخانههاي همۀ منابع ساکن بايد معاينۀ فني داشته باشند و نظارت بر آن به عهدۀ شرکت نفت و استاندارد است.
شرکت نفت و استاندارد به وظايف خود عمل ميکنند؟
تازه نظارتها را شروع کردهايم. در سالهاي گذشته هيچگونه اقدامي انجام نشده است. در واقع مصوبۀ آن مربوط به سال 95 است. براساس پيگيريهايي که انجام دادهايم، موسسۀ استاندارد 5 شرکت را بهعنوان ناظر فني معرفي کرده و ما هم اين شرکتها را به تمام دواير و دستگاههاي دولتي معرفي کردهايم تا موتور خانهها معاينۀ فني شوند .
چرا دواير دولتي؟
گفتيم اول از خودمان شروع کنيم.
آيا مردم در اين خصوص اطلاعات کافي دارند؟
خيلي اطلاعرساني نشده و فعلاً دستگاههاي دولتي را موظف به اين اقدام کردهايم.
واحدهاي صنعتي و خدماتي چطور؟
همۀ شرکتها و کارخانهها را الزام کردهايم که در دودکشهاي خود از سيستم فيلتراسيون استفاده کنند. بيشتر واحدها مجهز به اين سيستم هستند. فيلتراسيون برخي واحدهاي صنعتي که از سوخت مايع استفاده میکنند، ايراد دارد که قطعاً پيگيري خواهد شد. بعضيها را در ليست صنايع آلاينده قرار ميدهيم و بعضيها را پيگيري قضايي ميکنيم. تمام هدف ما اين است که در بخش صنايع آلاينده نداشته باشيم و بهترين راه اين است که از سوخت پاک استفاده کنيم. مثل نيروگاه منتظر قائم که از مازوت استفاده ميکرد و سوخت خود را تغيير داد.
پيشنهاد شما چيست؟ و در راستاي گازسوز کردن صنايع چه اقداماتي انجام دادهايد؟
تأکيد ما اين است که واحدهاي صنعتي گازسوز شوند. حدود سه هزار و پانصد واحد از واحدهاي صنعتي در مقياس کوچک سوخت خود را از مايع به گاز تبديل کردهاند.
اين تغيير سوخت تا چه اندازه در کاهش آلودگي هوا تأثيرگذار است؟
آلايندگي سوخت گاز خیلی کمتر از سوخت مايع است و به همین جهت تأکيد داريم که شرکت گاز در برنامۀ زمانبنديشده کليۀ واحدها را به سيستم گاز مجهز سازد.
معادن از کانونهاي آلودگي هوا است. نظر شما چیست؟
سازمان حفاظت از محيط زيست استان اعتقاد دارد معادن شن و ماسه که بيشترين تراکم آن در شهرستان ساوجبلاغ است، يکي از عوامل ايجاد ريزگرد و آلودهکنندۀ هوا است. همکاران مان دراينباره گلايه ميکنند. ما نميگوييم معدن شن و ماسهاي که در حال فعاليت است، ايجاد ريزگرد ميکند. شايد آن معدن از سيستم آبفشان استفاده ميکند و شايد بعضی معادن بتواند آلودگي
خود را مهار کنند. نکتهای که مد نظر ماست و باز به معدن باز ميگردد، این است که کاميونهايي که مصالح را حمل ميکنند و عمدتاً در جادههاي خاکي براي رسيدن به معادن تردد ميکنند منشأ ريزگرد هستند. همچنین کاميونهای فرسوده که بهخوديخود آلايندهاند، در جادۀ خاکي تردد ميکنند و آلایندگی آنها تشديد شود.
چرا زماني که کرج در اوج آلودگي هوا قرار دارد، معادن شن و ماسه را تعطيل ميکنيد؟
زيرا خودروي فرسودهاي که در حال حمل مصالح در جادههاي خاکي است، خود آلاينده است. جادههاي خاکي منشأ آلودگي است. وقتي معدني فعال است، باعث فعاليت ساختوساز در سطح شهر ميشود و به همين علت در مواقع اضطرار معادن شن و ماسه را تعطيل ميکنيم. ضمن اينکه ما از معادن شن و ماسه گله داریم. استان البرز ظرفيت وجود اين همه معدن را ندارد. چرا براي دادن جواز فعاليت معدن شن و ماسه نيازسنجي نميشود؟ واقعاً البرز به اين همه معدن شن و ماسه احتياج دارد؟
شما اعتقاد داريد بيش از ظرفيت البرز معدن شن و ماسه در حال فعاليت است؟
بله. بر اساس گزارشهايي که ميرسد، اين معادن علاوه بر اينکه نيازهاي استان خودمان را تأمين ميکنند، به استانهاي همسایه نيز شن و ماسه ميفرستند. تأمين مصالح استانهاي ديگر به چه قيمتي بايد در البرز توليد شود؟ مسئولان استان اعتقاد دارند که با صدور مجوز هر معدن، تعدادي شاغل ميشوند. فکر ميکنيد هر معدن توانايي اشتغالزايي براي چند نفر را دارد؟ هر معدن براي 5 الي 6 نفر شغل ايجاد ميکند. چرا با سلامت شهروندان يک کلانشهر بازي میکنند؟ آيا مسئولان به اين نکته توجه دارند؟
پيشنهاد شما چيست؟
استان البرز ديگر تحمل واحدهاي آلاينده را ندارد. واحدهاي آببر مشکل فاضلاب و آلودگي هوا دارند و ديگر نباید در اين استان مجوز فعاليت دريافت کنند. بايد به فکر صنايع سبز و هايتک باشيم. بنده اخطار و هشدار زيست محيطي ميدهم که همه بايد براي حفظ محيط زيست استان وارد عمل شويم. بايد از حالت شعاري خارج شويم، اما در عمل ميبينيم که هنوز صنايع آلاينده مجوز فعاليت ميگيرند و حفظ محيط زيست بيشتر به يک شعار شبيه است. متأسفانه هيچگونه تغيير رفتار در استفاده از منابع نداريم و با سرعت و شتاب بيش از اندازه از منابع زيستي در حال برداشت هستيم. در حال تخريب منابع زيستي هستيم و با اين اقدامات انتظار داريم که همه چيز مناسب و سر جاي خودش باشد که انتظار بيهودهاي است.
نظر شما دربارۀ منابع متحرک چیست؟
منابع متحرک خودروها هستند که در مورد آنها درست عمل نکردهايم. در زمينۀ خارج کردن خودروهاي فرسوده از چرخۀ استفاده، جايگزين کردن آنها و معاينۀ فني در هيچکدام عملکرد درستي نداريم. در هفتۀ هواي پاک يک تست تصادفي در سطح شهر انجام داديم و متأسفانه 72 درصد خودروها فاقد معاينۀ فني و حداقل 30 درصد آنها آلاينده بودند.
منشأ ريزگردهايي که هر از چندگاهي به آسمان البرز هجوم میآورد، کجاست؟
تمام ريزگردها نتیجۀ فعالیتهای خودمان است. در تابستان گذشته ریزگردها چندبار به آسمان استان هجوم آوردند. تا چند سال گذشته منشأ آنها خارج از استان بود، ولي دیگر نباید به این دلخوش بود.
چرا؟
زيرا با اقداماتي که انجام دادهايم، در چند سال آينده در خود استان مولد ريزگرد خواهيم داشت.
مثلاً کجا؟
تالاب صالحيه نمونۀ شاخص آن است. بر اساس مطالعاتي که در سال 94 انجام داديم، منابع داخلي توليدکنندۀ ريزگرد را شناسایی کردهایم. اراضي جنوبي نظرآباد و دشت اشتهارد مناطقي هستند که قابليت توليد ريزگرد را دارند و از الآن بايد پيشگيري کنيم. اما متأسفانه پيشگيري که نميکنيم، آن را تشديد هم میکنیم.
چگونه آن را تشديد میکنيم؟
اقداماتي که منتج به خشک شدن تالاب نظرآباد ميشود، يکي از آن موارد تشديدکننده است. در قارپوزآباد شترهاي بیصاحبي هستند که منابع گیاهی آنجا را از بین میبرند.
در نشست خبري که با مدير کل منابع طبيعي و آبخيزداري البرز داشتيم گفت: اگر صاحب شترها پيدا نشود، به کشتارگاه اعزام ميشوند.
چرا اقدام نميکنند؟ این شترها يکي از عوامل تخريبي هستند که شرايط را تشديد ميکنند.
برای جلوگيري از خشک شدن تالاب صالحيه چه کردهايد؟
در کميتۀ مقابله با ريزگردها محیط زیست فقط نظارت میکند. از نيروهاي محيط زيست خواستهام تا گزارشي تهيه کنند و به سمع و نظر مسئولان استان برسانند، زيرا تالاب صالحيه در حال خشک شدن است. رهاسازي آب از رودخانههاي کردان و زياران صورت نميگيرد و با اين وضعيت قطعاً تالاب خشک خواهد شد. در کنار همۀ عوامل تهديدکننده، عامل تهديدکنندۀ شترها شرايط شکلگيري
ريزگردها را مضاعف ساخته است.
تغيير مسير رودخانۀ کرج نيز دغدغه شهروندان شده است. نظر شما چیست؟
مطالعات انتقال آب رودخانه از طريق تونل به تهران از سال 83 شروع شد و 31 کیلومتر تونل احداث شده است. براي ما تأمين حقآبه زيستمحيطي رودخانه مهم است و آن را پیگیری میکنیم. از منفذ علمي وارد شدهايم تا بتوانيم با قدرت از پروژه دفاع کنيم.
چگونه؟
پروژهاي به نام برآورد ميزان حقآبۀ زيستمحيطي رودخانۀ کرج تعريف کردهايم و استدلال کردهايم که اين حقآبه بايد به حدي تأمين شود که رودخانه زندگي و حيات طبيعي خود را داشته باشد و به فاضلاب تبديل نشود. اين پروژه در حال اتمام است. از مسئولان استان هم ميخواهم در اين زمينه حمايتهاي لازم را داشته باشند. لازم است يادآور شوم که اگر اين انتقال بدون در نظر گرفتن حقآبۀ رودخانه و اراضي پاييندست انجام شود، این اراضي خشک خواهد شد و بحران آن متوجه استانهاي تهران و البرز است. بنابراين بايد شرايط خاص البرز درک شود.
سخن پاياني:
در پايان تأکيد ميکنم قانون هواي پاک کاملترين قانون است و اگر بخواهیم در موضوع هوا وضعيتمان از اين بدتر نشود، بايد اين قانون را رعايت کنيم، زيرا در این قانون به شاخصهاي محيط زيستي توجه شده است.