به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، روز گذشته فیلم (تک تیرانداز ) که شخصیت اصلی آن به موفق ترین تک تیرانداز جنگ های کلاسیک دنیا یعنی شهید عبدالرسول زرین اختصاص داشت، از شبکه ۳ سیما پخش شد . فیلمی که تا حدود بسیار زیادی برای بیننده جذاب و البته غرورآفرین بود چرا که در حد یک فیلم سینمایی بخش های زیادی از تاثیرگذاری شهید زرین در سرنوشت منطقه محل جنگ را روایت می کرد . همه اتفاقات فیلم برای نشان دادن قدرت وی در ناکارامد کردن نیروهای دشمن به نوعی روایت شده است . اما نکته آزار دهنده این فیلم نبود نمادهایی از زادگاه و تاثیر آن بر شخصیت شهید زرین بود به گونه ای که برخی منتقدان این اقدام را نادیده گرفتن ۲۰ میلیون لر عنوان می کنند !
البته به نظر می رسد به دلیل عدم اطلاع رسانی مناسب در استان های لر نشین خصوصا کهگیلویه و بویراحمد ، تعداد زیادی از مردم این استان ها موفق به تماشای این فیلم جذاب ، حماسی و غرورآفرین نشدند !
بنابراین گزارش حجت یگانه در انتقاد از این نادیده گرفتن اصالت شهید زرین می نویسد : وقتی فیلم نبرد پشت دروازههای شهر یا (استالینگراد) به کارگردانی، ژان ژاک آنو پیرامون مقاومت شهر استالینگراد محصول ۲۰۰۱ با فقط یک تکتیرانداز آنهم یک سرباز جوان روس به نام واسیلی زایتسف را میبینی ، روایت اسطورهها و امانتداری نویسنده و کارگردان و عوامل را نظاره میکنی و مکان ولادت واسیلی و زندگی شخصی وی، نهایت امانت را مشاهده میکنی و آنچه در ذهن شما نقش میبندد، کهنالگوهای ساخته وپرداخته شده و باورپذیری از فیلمی است که مقاومت را به بهترین وجه ممکن نشان داده است.
تکتیرانداز ما و فیلمی که این روزها به نمایش رسیده اما قدری متفاوت است!
جعل مکان و تبار اصیل او که به نام و یادش فیلم را ساختهاند اما کمی عجیب است! فیلم تکتیرانداز که این روزها به کارگردانی علی غفاری به نمایش درآمده، روایت مصادره داشتهها و مواریث معنوی یک قوم توسط تمامیت خواهان است. بی هیچ تصریحی به زندگی سوژه اصلی!
شهید عبدالرسول زرین، همان مرد ایل و عشایر اهل روستای قلعه گل دهدشت و کهکیلویهی است که در این فیلم، بیهیچ دلیلی، نسب و تبار و محل نشو و نمای او، نادیده گرفتهشده و استان دیگری که محل موقت سکونت وی بوده، محل بالندگیاش معرفی میشود!
این تعمد سازندگان را وقتی با غفلت ۲۰ میلیون لر تبار از حفظ و تفاخر داشتههای مادی و معنویمان مقایسه میکنم، واقعاً حسرتی عمیق تمام رگهای آماسیدهام را میفشارد.
تاریخ ما بعد از صفویه، پر است از این رفتارهای ظالمانه و موذیانه برخی استانها.
آنها که با جوکهای بیاصالت، اصالت ما لرها را پس از فتح فارس و اصفهان و تهران و داستان مشروطه هدف گرفتند اعقاب همینها بودند.
حالا هم که آب رودخانههایمان و اینک مواریث معنویمان را مصادره میکنند؛ بعید نیست اهداف دیگری را هم در سر بپرورانند!
لذا لازم است به خاطر این رفتار و سرقت نام و نشان یک تبار که همواره افتخار ایران بوده و دل در گرو نام عزیز ایران داشته و هرگز مخاطرهای برای کشور نداشته، اعتراضمان را به گوش سازندگان برسانم و از هم تبارانمان بخواهیم که با حساسیت بیشتری، نظارهگر رخدادهای فرهنگی اجتماعی باشند.