به گزارش تابناک مازندران، تجن بیانگر میراث گذشته ی ماست و به راستی بر این نابرابری و ظلم بر حاشیه ان باید گریست. آنان که نگران هویت شهری ان، در میابند که پارک ملل نیز در شکل گیری و صورت بندی این هویت موأثر است. کم نیستند اتفاقات ناهنجار دیگری درحوزه معماری وشهرسازی که دراین شهر درحال اتفاق هستند.همه میدانیم وسکوت کرده ایم ودم برنیاوردیم.باز نگریستن بر راهی که رفته ایم جسارتی عمیق میخواهد.
بر اساس این گزارش، رودخانه تجن یکی از پرآب ترین رودخانه های شمال ایران می باشد که در مسیرعبورخود از رشته کوه های البرز سرچشمه گرفته و به دریای خزرمیریزد.
درمسیر این رود شهرستان ساری قرار دارد که پارک قائمدر سمت شرق رودخانه وپارک ملل در زمینی به مساحت ۳۵ هکتار و به طول ۲ کیلومتر در حاشیه غربی آن قرار دارد. پارک ملل به زیباترین و بزرگترین مجموعه تفریحی شمال کشور لقب گرفته است، منتها باید دید این عنوان چقدربا استانداردهای جهانی مطابقت دارد.
به علت نصب پرچمهای تمام کشورهای جهان در این مجموعه، نام ملل را بر آن نهاده اند. این بوستان دارای امکاناتی چون جزیره مصنویی (که در سطح اکلولوژیکی محیط زیست منطقه خود جای بحث دارد)،پل کابلی معلق ،فضای سبز، وسایل ورزشی(نه زمین ورزشی)،مسیر پیاده رو،قایق، خانه سنتی و پارکینگ با ظرفیت ۲۰۰ خودرو میباشد. این پارک در شهریور سال 93 به بهره برداری رسیده است.
آنچه از پارک در ذهن مردم میماند بودن فضاهای عمومی آن است،در واقع پارکی عملکرد خوب دارد که در آن تجربه ناخودآگاه احساس همبستگی بین شهروندان ایجاد شود.اما،آنچه امروزه در جوامع به خصوص جوامع شهرهای بزرگ مواجه هستیم کاهش سطح ارتباط افراد با یکدیگر است.اگرچه وسعت، اندازه، سرعت، تراکم، مدرنیته، تکنولوژی و شهروندی در این راستا بیتقصیر نبوده است. علم وهنر پارک سازی در شهرها به عنوان میان رشته ای گسترده و پهناور،لازم است که باهمه ابعاد تاثیر گذارردر شهر در تعامل و گفتگو باشد.
فضاهای عمومی شهری به خصوص پارکها دارای الگوهای پیچیده ای از عملکردها هستند و با خود مفاهیم و معانی متنوعی دارند که با درک چگونگی این روابط باید فضاهای شهری با کیفیت و تاثیر گذار طراحی کرد .ولی طراحان پارک ملل ساری، گویی هیچ درکی از فضاهای عمومی شهر نداشتند. زیرا در پارک ملل ساری فضاهایی برای تعاملات اجتماعی و گردهمایی افراد و گروههای مختلف مذهبی، ملی، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی... و بستری برای حضور، آزادی بیان و ابراز آنها در فضا برای تجمع، اعتراض، شادی و مشارکت در نظر گرفته نشده است .درواقع به ایجاد افزایش مشارکت اجتماعی فکری نشده است و یا اگرشده است جوابگو نبوده است. تعامل اجتماعی مفید و کارا خود به خود فقط با حضور در فضاهای باز اتفاق نمی افتد. عناصرموجود درفضاهای باز و روح و کالبد فضا باید به استفاده کننده هایش فرصت تعامل های بیشتر و بیشتررا بدهد. اگرچه مؤلفههای فردی تاثیر مستقیم بر روابط اجتمایی دارند، مؤلفههای کالبدی و محیط فیزیکی نیز به عنوان پایههای شکل گیری رابطههای ساده و پیچیده اجتماعی تاثیر بسزایی دارد. بنابرین طراحان این مجموعه باید به نقش و قابلیتهای طراحی محیط کالبدی و فیزیکی و همچنین کیفیت عملکردی فضاهای موجود در راستای ایجاد تعاملات اجتماعی بیشتر، کوشش بیشتری میکردند. انتظار میرفت کارشناسان و طراحان قبل از طراحی این فضاها با شناخت این مساله که در طراحی فضاهای عمومی چه مؤلفههای باعث افزایش روابط اجتماعی افراد در فضاهای عمومی میشود و همچنین عواملی که فضاهای عمومی برای مردم قابل استفاده، قابل تحمل و قابل پذیرش باشد که در آن به فعالیتهای اجتماعی پرداخته شود. عدم وجود ارزیابی،تناسبات و اندازه گیری کاراکترهای پارک شهری و فضای باز عمومی، اینکه چه کاراکترهأی را باید تقویت و گسترش داد و چه کاراکترهأی باید به حداقل برسد تا محیط هایی پویا و زنده و مردمیتر داشته باشیم به هیچ وجه شناسایی نشده است. حتی المانهای موجود در این مجموعه جنبه فردی و انسان تنهای قرن ۲۰ را به رخ میکشد . المان هایی که باهم هیچ رابطه معنایی و بصری ندارند و نتوانسته اند خود را دربسترپارک جای بدهند و مجسمه وار بی هیچ هماهنگی با یکدیگردر پارک پراکنده اند که فقط حضور داشته باشند.این پروژه به سبب اندازه و مکان مهم قرارگیری خود، نیازمند مطالعات اجتماعی و فرهنگی فراوانی است.
نبود فضاهای جمعی و نمایشگاهی در این راستا به شدت احساس میشود، نمایشگاه عکس از طبیعت، آجرچینی دانشجویان معماری و شب شعر و جشن بهار نارنج و چندین نمایشگاه دیگر برگزار شد که همهشان در فضای باز پارک - که برای این منظور در نظر گرفته نشده- به صورت بسیار ابتدایی و بدون هیچ امکانات صورت گرفتهاست .آنچه امروز از مراسمها و جشنها در سایتهای خبری از پارک ملل با آب و تاب نشان داده میشود، نشان از مردمی میدهد که یا روی پای خود ایستاده اند یا روی صندلیهای پلاستیکی نشسته اند. آیا تعبیه فضاهای ساکن جمعی، اینچنین مشکل بوده است؟با طراحی مناسب و هوشمندانه ی فضاهای ثابت و منعطف همه ی این فضاها را میشود ساماندهی کرد.کاش طراحان آن به فکر پلازایی مناسب برای جشنها و مراسمها وتجمع های مردمی در خور احترام وشأن مردم ساری در نظرگرفته میشد، باتوجه به اینکه زمین کافی در این مجموعه موجود میباشد.
ازطرفی، این پارک در میان یک عارضه بزرگ طبیعی - رودخانه- و عرصه ی سازمان یافته شهری قرار دارد. رودخانه به علت اصالت فرم، عملکرد و محتوا به ایجاد مکانهای خلاق و غیر معمول کمک می کند که هم ساکنان میتوانند از آن لذت ببرند هم گردشگران. حیات بخشیدن به فضاهای کناره رودخانه شامل بازسازی بخشی از اکوسیستم رودخانه تجن، تسهیل در دسترسی ساکنان به آب و ایجاد فضاهای جدید و جذاب میباشد. در همجواری بین شهر با پارک و پارک با رودخانه، چه دیالوگی (گفت و گویی) بین این سه عنصر صورت گرفته است؟آیا در پارک ملل ساری هیچ فضای جدیدی اضافه شده است - نمیگویم در دیگر پارکهای دنیا- آیا در پارکهای شمال کشور نبوده است؟ این همجواری حتی درخطوط طراحی پیاده روها، فضاهای حرکتی و ساکن هم دیده نمیشود. چه عملکردهای شهری در کنار عملکردهای زیست محیطی در کنار رودخانه تجن در منطقه شهری آن انجام شده است؟آیا سهم ما از رودخانه همین قایقهای پلاستیکی رنگی به شکل قو هست؟.
دو پل روی این رودخانه در این قسمت پارک دیده میشود، که شاید بشود از نظر عملکردی توجیه کرد، ولی چه سنخیتی با فرهنگ و هویت ساری دارد؟چه تناسب فضایی - ساختاری بین این دو هست؟
آیا این پوشش گیاهی جوابگوی اکوسیستم حاشیه رودخانه تجن هست؟ درختان پارک کجایند؟پوشش گیاهی وسیستم آبیاری آن به علاوه نگهداری از پوشش گیاهی موجود مفصلا نیاز به تحقیق و کارشناسی دارد. تناسبات فضایی آن کجاست؟ با چه منطق و هندسه ای فضاهای سبز آن قسمت بندی شده است؟
آیا سهم کودکان ما از پارک ملل ساری، همین چند تا وسایل بازی پلاستیکی است که باتوجه به امنیت و زیبایی آن هیچ اتفاق مفیدی درآن نیوفتاده است. چه اندیشه ایپشت جانمایی آن وجود داشته است؟و یا آیا سهم افراد مسن، همین صندلیهای عبوس و سیمانی و بیقواره است؟ که این چنین ناشیانه بدون هیچ اندیشه و تفکر طراحی و برنامه ریزی قطاروار پشت سر هم چیده شده اند؟ حتی در کنار این صندلیها هیچ درخت سایه افکنی در نظر گرفته نشده، که گردشگران ساعتها در زیر سایه خنک آن و در فصل سرما و باران زیر چتر آن بنشینند. چه پیشبینی برای گرمای ظهر و فصل باران شده است؟ هیچ! جز ترک این فضا!
آیا روند بازدید از این پارک فقط محدود به مراسمها و نمایشگاههای مختلف شده است؟ یا پارک بالفعل و بالقوه چیزی برای این جذب و کنش دارد؟ آیا بازدید کنندگان به پارک می آیند چون انتخاب دیگری ندارند یا به اختیاراین حظور را انتخاب میکنند؟ چقدر اجرای این طرح به آشتی مردم با حاشیه تجن کمک کرده است؟ آیافقط مکانی برای اطراق مسافران است؟مهم تر این است که چقدر این نزدیکی ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا پارک ملل بازدیدکننده گانش رامأیوس خواهد کرد یا ترغیب به حضور دوباره میکند؟ روح فضا و حس تعلق در کدام نقطه ازاین پارک دیده میشود؟ در کنار پیاده روهای کفسازی شده سیمانی و سردش یا کنار حصار رودخانه اش؟حتی درجانمایی وسایل ورزشی آن هیچ جانمایی از فضای جمعی صورت نگرفته است ودر واقع هیچ برخوردهای مفیدی که منجر به واکنش اجتماعی شود صورت نمیگیرد.
سهم همشهریان من برآنچه که بر پهنه سبز حاشیه ی تجن همیشه خروشان شکل گرفته است، تقلیدی از گذشته، فرمی ناهمگون با طبیعت اطراف، عنصری خنثی و بشدت عام، بدون کاربرد هیچ المانی از هویت شهر ساری و فرهنگ مازنداران، بدون همنوایی با عناصر طبیعی اطراف خودش چون شالیزارهای اطراف و عناصر دورتر چون خزر و البرز است. پارک ملل ساری هیچ چیز جدید و تازه ای که ندارد، که حتی از بسیاری از پارک های عمومی شهرهای کوچک استان که سالها پیش ساخته شده اند ضعیف ترو بی کیفیت تر از نظر طرح، اجراو جانمایی عناصر پارک شهری است. آیا سهم کلانشهر این است؟ گویی طراحان مجموعه پارک ملل اززمینه اجتماعی_فرهنگی،کالبدی و پیوندهای شهری وتاریخی آن بی خبرند.
حکایت طرح بازسازی جداره ای رودخانه تجن،امروز دیگر روایتی آشناست.خلق فضاهای عمومی شهری متناسب با نیازهای مردم،جوانان،زنان و کودکان یک محله،یک شهر...فقط طراحی چند صندلی بی روح و کج و ماوج و کاشتن چندین درخت و پیاده روهای سیمانی نیست.شناختن روح مردم متناسب با نیازها و اندیشه های آنان و طرحی برای این مردم کاری است که از هنرمندان و اندیشمندان برمی آید و حاصل طراحی یک روز و دوروز نیست. محصول فرایند مطالعه و سالها تجربه و آزمون و خطاست .این پارک با خطوطی نامفهوم بدون پیروی از هندسه آب و هندسه بافت مسکونی اطراف، فقط وظیفه ساماندهی زمینهای اطراف تجن راداشته که مدت مدیدی بیسرو سامان افتاده بود.لذا در این روند انتظار میرفت کارشناسان و طراحان با بررسی انسان به عنوان یک موجود اجتماعی که از این فضاها استفاده می کند و دارای لایههای کیفی و کمی مختلفی از شناخت کنش اجتماعی ست، با مطالعهٔ بیشتر بر روی شناخت فضاهایی با ظرفیتهای بالقوه برای تعاملات اجتماعی و روابط معنادار بیشتر تمرکز کنند.
ودر آخر شهرساری،میتوانست همچون شهرهای دیگر تاریخی ایران،واجد ارزش ها و جذابیتهای فرهنگی و تاریخی در شان ساری باشد. این موضوعی است که با سهل انگاری گروهی از مسولین و طراحان مخدوش شده است. طراحی درست میتوانست نشان دهد که هنوزهم خیلی دیر نشده و میتوان بعضی از ارزشهای باقی مانده را با طراحی مناسب نگه داشت و به آیندگان سپرد.
تجن بیانگر میراث گذشته ی ماست و به راستی بر این نابرابری و ظلم بر حاشیه ان باید گریست. آنان که نگران هویت شهری ان، در میابند که پارک ملل نیز در شکل گیری و صورت بندی این هویت موأثر است. کم نیستند اتفاقات ناهنجار دیگری درحوزه معماری وشهرسازی که دراین شهر درحال اتفاق هستند.همه میدانیم وسکوت کرده ایم ودم برنیاوردیم.باز نگریستن بر راهی که رفته ایم جسارتی عمیق میخواهد.