این روزها که غبار غم بر دلهایمان نشسته و تاب و توان تحمل غم دیگری نیست، خبر بازداشت حسین اسکندری خبرنگار خبرگزاری تسنیم به گوشمان رسید که نه تنها دل نویسنده، که دل همه اصحاب رسانه را به درد آورد و بار دیگر بر مظلومیت این قشر صبور و بی ادعا صحه گذاشت.
حسین ویترین خبرنگاران خوزستانی است؛ هر اتفاقی برای او افتد، انگار برای همه خبرنگاران و اصحاب رسانه خوزستان افتاده است. خبرنگاری که نماد صداقت، تعهد و مسئولیت پذیری است و هدفش خدمت به مردم.
انتظار می رود حالا که قدردان دلسوزان و خادمان شهرمان نیستیم، لااقل با شکایت ها و بازداشت ها دلسردشان نکنیم و قلم آنها را نشکنیم.
اگر فرهنگ مدیریتی شهر یا استان به سمت استقبال از رسانه های منتقد حرکت کند و سعه صدر را قرین خود سازد، بسیاری از خبرنگاران عطای خبرنگاری را به لقایش نمی بخشند.
مردان و زنانی بیریا و شکیبا در جایگاه فخیم خبرنگاری خدمت میکنند که خبرنگاشتن را به عنوان عشق پذیرفتهاند و کم لطفی است که بجای قدرشناسی، بازداشت و وادار به سکوت شوند.
امروزه اگر در مورد موضوعی یا شخصی مطلبی نوشته شود و آن شخص و عملکردش مورد نقد قرار گیرد، فوری شمشیر کشیده و منتقد خود را مورد تهاجم و حمله قرار می دهد تا جایی که او را مجبور به سکوت کرده یا به منتقد خود تهمت تندروی و قضاوت عجولانه و نادرست می زند.
این در حالی است که نقد در بسیاری از مواقع برای بهتر شدن و ارتقا سطح کیفی تصمیمات و کارهاست و برخورد به دلیل یک انتقاد کوچک از یک مسئول، اوج نقد ناپذیری مسئولین ما را نشان میدهد.
حال که انتقادپذیری در برخی از مسئولین رو به زوال است، نگرانی های اهالی رسانه مبنی بر افزایش تنش ها و شکایت ها و به دنبال آن بازداشت ها، بیشتر می شود.
در پایان با توجه به اینکه ساز و کار مناسبی برای حمایت از خبرنگاران در جامعه وجود ندارد و این اتفاق ممکن است برای سایر اصحاب رسانه رخ دهد، همدلی و همراهی و همچنین حمایت خبرنگاران از همکاران خود، ضروری است.
مجتبی داراب پور
۱۶ / ۱ / ۱۳۹۹