اشتباه كرديم كه بر موفقيتهاى ابتدائى مهار كرونا كه با تقارن اتفاقى يكماهه فروردين بود مغرور شديم و مانور دستآورد داديم...
كشتار كشورهاى مترقى از كرونا را بيشتر از اخبار خودمان انعكاس داديم اما نميخواستيم باور كنيم كه يكى از كشورهايى كه استاندارد پايه بهداشت در ازدحام و اماكن ندارد اتفاقاً خود ما هستيم.
نبايد براى رها سازى و ولانگاری پروتکل پروتکل میکردیم...
نباید جشن ترخیص ۶۰۰۰ بیمار را اجازه میدادیم اشعری برگزار کند...
نباید منکران ماسک را نگه میداشتیم تا خود را نفر اول حریصون ناطق بدانند...
نباید اسطورههای فیک دستساز را استاد مسلم اپیدمیولوژی جا میزدیم...
اینجا میدان واقعی راستی آزمایی دانشمندان ۲۰۰۰ مقاله نویس ما بود...
جایی که حبابها ترکیدند...
جایی که مترسکها پوشال ریختند...
نباید مصاحبه پشت مصاحبه از اقتدار سلامت و ساختن ابزاری که کل ویروسها را در کل ناسوت و لاهوت نابود میکند روحوضی میزدیم...
هنوز هم دیر نیست
بچههای کتابخانه را به پستو برگردانید...
بگذارید در آب نمک خودشان بخوابند...
وقتی کرونا رفت بیاوریدشان باز هم مقاله بنویسند...
باز هم پنل بزنند...
ما تماشا میکنیم و باز کف میزنیم
برای این دامادهای کچل و عروسهای پچل وقت خودنمایی و مقاله پراکنی هست...
بگذارید کسانی که خاکنشین بیغولههای میدانی هستند به جای شعر و شعار کار کنند!
آدمهای اشتباهی نمیتوانند این مسیر گمشده را پیدا کنند...
جامعه پزشکی جای نمایشنامه خوانی و تعزیه روحوضی نیست...
ما درمانگر نیاز داریم نه بازیگر...
انتهای پیام/*