آیت الله عبدالکریم فرحانی
حسین وارث فضائل ائمه است. وارث علم انبیاء است. وارث کمالات اولیاست. وارث همۀ مصائب اولیاء هم هست.اگر مصائب حسین را با مصائب همۀ انبیاء و اولیاء مقایسه کنید می بینید برابر و بلکه بیشتر است.
حسین زهرا وارث مصائب همه است. اگر در روایات ما می بینید، ابراهیم و اسماعیل و همۀ انبیاء را آوردند در خانۀ حسین و مصائبشان را با مصائب حسین مقایسه کردند حق دارند.
امروز شاید وقتی پیشانی سید الشهدا شکست، یک نگاهی به مدینه کرده و فرموده: یا رسول الله! پیشانی شما را در مکه بچه های کفاری که شما را نمی شناختند؛ شکستند. یا رسول الله امروز شیعیان علی در کوفه، نقاب زده آمدند و حسینت را سنگ باران کردند و پیشانی اش را شکستند.
امروز وقتی اباعبدالله از کنار نهر علقمه بر می گشت. آن کمر خمیده اباعبدالله خیلی شبیه حال بی بی فاطمۀ زهراست ، وارث مصائب زهراست.
امروز وقتی اباعبدالله در گودی قتلگاه افتاد و با آن توحید عجیبش فرمود یا غیاث المستغیثین؛ نگاهش به زینب و دخترانش افتاد. شاید به بابایش علی عرض کرد : علی جان! خانمت را زدند، اما بچه هایت را که جلوی تو نزدند. بابا جان!همه را كتك زدند. دخترم را زدند. زنم را زدند.
امشب شیعه روضه نمی خواهد. امشب دل مهدی فاطمه خون است. امشب شب وارث مصائب تمام انبیاء و اولیاء است. وارث ، پیشانی اش شکسته است. وارث کمر خمیده است. وارث زن کتک خورده و خواهر کتک خورده است.
شاید فردا که بدن برهنۀ اباعبدالله زیر تلی از تیر ها قرار میگیرد. این بدن می گوید: حسن جان من وارث مصائب تو هم هستم. برادر! جنازه ات را تیرباران کردند. اما کفن داشتی و تیر خوردی.
برادر جان بدنت كه زير سم اسبان نرفت.
لا يوم كيومك يا أباعبدالله
حسین زهرا وارث مصائب همه است. اگر در روایات ما می بینید، ابراهیم و اسماعیل و همۀ انبیاء را آوردند در خانۀ حسین و مصائبشان را با مصائب حسین مقایسه کردند حق دارند.
امروز شاید وقتی پیشانی سید الشهدا شکست، یک نگاهی به مدینه کرده و فرموده: یا رسول الله! پیشانی شما را در مکه بچه های کفاری که شما را نمی شناختند؛ شکستند. یا رسول الله امروز شیعیان علی در کوفه، نقاب زده آمدند و حسینت را سنگ باران کردند و پیشانی اش را شکستند.
امروز وقتی اباعبدالله از کنار نهر علقمه بر می گشت. آن کمر خمیده اباعبدالله خیلی شبیه حال بی بی فاطمۀ زهراست ، وارث مصائب زهراست.
امروز وقتی اباعبدالله در گودی قتلگاه افتاد و با آن توحید عجیبش فرمود یا غیاث المستغیثین؛ نگاهش به زینب و دخترانش افتاد. شاید به بابایش علی عرض کرد : علی جان! خانمت را زدند، اما بچه هایت را که جلوی تو نزدند. بابا جان!همه را كتك زدند. دخترم را زدند. زنم را زدند.
امشب شیعه روضه نمی خواهد. امشب دل مهدی فاطمه خون است. امشب شب وارث مصائب تمام انبیاء و اولیاء است. وارث ، پیشانی اش شکسته است. وارث کمر خمیده است. وارث زن کتک خورده و خواهر کتک خورده است.
شاید فردا که بدن برهنۀ اباعبدالله زیر تلی از تیر ها قرار میگیرد. این بدن می گوید: حسن جان من وارث مصائب تو هم هستم. برادر! جنازه ات را تیرباران کردند. اما کفن داشتی و تیر خوردی.
برادر جان بدنت كه زير سم اسبان نرفت.
لا يوم كيومك يا أباعبدالله
منبع: تابناک
