از زمان شروع بحران سوریه تا امروز اقدامات مختلفی از سوی این کشور و متحدان آن جهت یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای خاتمه دادن به این وضعیت صورت گرفته است لیکن جز همکاری های اخیر ایران و روسیه، تلاش سایر دولت ها نتیجه قابل توجهی نداشته است.
کد خبر: ۱۲۶۰۴۱
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۰ 11 November 2015

اجلاس وین 2 آخرین نمونه اهتمام دولت ها در گشایش بر این اوضاع پرتلاطم است که هنوز در مراحل ابتدایی بوده و مسیر دستیابی آن به فرجامی منطقی نیازمند سپری شدن زمان می باشد.

به گزارش تابناک همدان؛حضور ایران،این اجلاس را متمایز می نماید و می تواند نقطه عطفی در نشست های صلح سوریه باشد بنابراین این مذاکرات از چند منظر قابل تامل و بررسی است:

1-امروزه ایده «خاورمیانه بدون ایران» منسوخ شده و اکثریت دولت ها اذعان دارند که حل بحران های خاورمیانه بدون حضور این کشور میسر نیست.

دوستان و دشمنان سوریه دریافته اند که باید در آینده نیز نقش تهران خاصّه در خصوص همسایگان آن را مفروض بدانند زیرا رویداد های چند ساله اخیر نشان داده هر وقت ایران پای کار آمده به وظایف و تعهدات خود به خوبی عمل نموده و در این میان نظر آن بیش از سایرین با دولت و ملت سوریه همخوانی داشته است.

2-حضور ما خوشایند امریکا و هم پیمانان غربی و عربی آن نیست زیرا مانع یکّه تازی آنها در تعیین سرنوشت دولت دمشق خواهد شد.

3-دعوت از تهران به معنی عزم جدّی و واقعی اعضا در یافتن راه حل بین المللی برای سوریه نیست و تنها گذشت زمان نیّت این هم اندیشی را نشان خواهد داد اما ثابت نمود که حل این بحران بدون در نظرگرفتن متحد آن عملی نیست و ایران بخشی مهم از کمک به راه حل اوضاع وخیم سوریه است.

4-این اولین دیداری بود که تمامی کشورهای تاثیرگذار در تحولات سوریه از جمله ایران، ترکیه و عربستان گردهم آمده بودند.

5-ایرانِ بعد از توافق هسته ای می تواند نقش موثر و سازنده تری در منطقه ایفا کند و این دعوت را می توان به معنای پذیرش نقش آن در تحولات کنونی و آتی منطقه از یک سو و ظهور آثار مذاکرات هسته ای در معادلات بین المللی از سوی دیگر قلمداد نمود.

6- حضور میدانی و موفق ایران و نیز پیشروی های اخیر ارتش سوریه از یک طرف و تاکید و حمایت کرملین از طرف دیگر از دلایل اصلی دعوت از تهران جهت حضور در اجلاس وین بود و سرگئی لاوروف هم به صراحت اعلام نمود که «این بی‌فایده است که همه می‌کوشند بدون ایران و خارج از دایره حامیان اسد، راه ‌حلی برای بحران سوریه بیابند.»

به نظر می رسد پس از شکست ائتلاف موسوم به ضد داعش، امریکا در صدد است با کنار هم نشاندن کشورهای ذینفع در این غائله –به ویژه ایران و روسیه، جبران مافات نموده و خود را شریک فتوحات آنها نماید. لذا روی خوش جبهه غرب به منزله تائید هژمونی این دو در منطقه و نیز اجازه باز بودن دست متحدان دمشق در ماجراجوییهای آینده نیست.

7- سوریه محل تلاقی نظام سلطه از یک سو و ایران و مقاومت اسلامی از سوی دیگر بوده و از نظر امریکا و غرب، ایران کماکان نه یک دشمن بالقوه که بالفطره است که منافع ملی آنها را در منطقه به مخاطره انداخته و خواب رژیم صهیونیستی را پریشان می نماید.

این دعوت، یک عقب نشینی از اصول سیاست خارجی کاخ سفید و یک پیروزی دیپلماتیک برای دولت دکتر روحانی محسوب می گردد اما با توجه به اختلاف نظرهای مشهود دو کشور، نزدیک شدن دیدگاه های آنها امری دشوار و زمان بر می نماید. از نظر تهران، حق مردم سوریه در تعیین سرنوشت کشورشان انحصاری، مسلّم و غیر قابل واگذاری است. اما به نظر می رسد طرف غربی با نیت تقسم قدرت و سهم خواهی از زمین سوریه به این تحولات چشم دوخته است و به جدّ طرح «سوریه بدون اسد» را پیگیری می نماید.

بی شک مبارزه با تروریسم و گروه های تکفیری و پایان دادن به حضور آنها، ایجاد اصلاحات سیاسی مبتنی بر گفتگوهای سوری-سوری و اجرای طرح بازسازی سوریه با حمایت همه جانبه سایر دولت های ذی ربط در این بحران از اصول مورد تاکید جمهوری اسلامی ایران است که قابل چانه زنی نیست و رهبر انقلاب نیز در دیدار وزیر امور خارجه و سفرا و کارداران جمهوری اسلامی فرمودند «راه حل مسئله سوریه، انتخابات است و برای اینکار باید با قطع کمکهای نظامی و مالی به معارضین، ابتدا جنگ و ناآرامی پایان پذیرد تا مردم سوریه در محیطی امن و آرام، هرکس را می خواهند انتخاب کنند.»

8- نشست اول وین ترکیبی از دوستان و دشمنان بشار اسد بود و تنها گامی کوچک جهت ایجاد یک حس مشترک درخصوص حل بحران سوریه و نزدیک نمودن مواضع جبهه روسی-ایرانی به جبهه غربی-عربی است و همانطور که لوران فابیوس، وزیر امور خارجۀ فرانسه گفت "اگر توافقی در این گفتگوها به دست آید، بیشتر بر سر روش‌ها خواهد بود و توافقات اساسی متاسفانه هنوز نیازمند مذاکرات بیشتر است."

از منظری دیگر، این اجلاس می تواند به عنوان میزانی جهت سنجیدن عیار دولت ها و برآورد نوع نگاه طرفین به آینده سوریه باشد.

نتیجه آنکه؛ بعد از بیداری اسلامی در خاورمیانه، امریکا در صدد بازیابی جایگاه خود و بازگشت به منطقه بود بنابراین با پیگیری جنگ های نیابتی و گسیل گروه های تروریستی، تغییر معادله بازی و حفظ میراث خود را دنبال نمود و سوریه به خط مقدم مبارزه با این گروه ها تبدیل شد.

بی تردید جایگزین نمودن راه حل سیاسی به جای راه حل های خشونت آمیز تنها گزینه مطلوب، و بسته شدن مرزهای ترکیه و اردن به عنوان پایلوت ورود تروریست ها یکی از پیش شرط های اساسی برون رفت دولت بشار اسد از بحران و نتیجه بخش بودن گفت و گوهای بین المللی درباره آینده سوریه است.

باید نزدیک شدن دیدگاه های تهران، ریاض، آنکارا، واشنگتن و مسکو را به منزله حل بخش مهمی از این بحران دانست زیرا سایر شرکت کنندگان نقش تعیین کننده چندانی نداشته یا در بطن جریان نیستند. اما به نظر می رسد در این غائله هر کشور به فراخور موقعیت خود در صدد سهم خواهی از زمین سوریه است. بنابراین مادامی که طرفین به یک نظر جامع و همسان دست نیابند، این سرزمین همچنان صحنه زورآزمایی مخالفین دولت اسد از یک سو و گروه های تکفیری از سوی دیگر است.

برونداد مطلوب این رفت آمد های دیپلماتیک، فراهم نمودن زمینه مذاکره با مخالفان دولت اسد در داخل و نیز بیرون راندن گروه های تروریستی است چرا که این گروه ها خاستگاه خارجی دارند و از بدنه جامعه سوریه نیستند لذا حصول نتیجه ای جز این، نمی تواند به مناقشه طولانی سوریه پایان دهد.

مع الوصف ناگفته پیداست که نمی توان انتظار داشت مذاکرات هتل امپریال در کوتاه مدت به ثمر بنشیند زیرا منافع متضاد شرکت کنندگان به آسانی قابل جمع نیست.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار