کد خبر: ۲۰۹۵۵۲
تاریخ انتشار: ۲۲ فروردين ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۰ 10 April 2016
مالک رضایی
با اینهمه هجمه و سیطره تمدن فراصنعتی در عصر جدید ، کمتر مفهومی از مفاهیم قرن بیستم ، قدرت و صلابت گذشته خود را حفظ کرده چالشهای همبستگی ملی در عصر حاضراست.
هر نفس، نو می شود دنیا و ما،
بی خبر ، از نو شدن اندر بقا
آسیب شناسی از مفهومی ،بنام «همبستگی ملی» ،محور عمده این گفتگو ست .
«همبستگی ملی» به تجمع اجزا و عناصر مختلف فرهنگی ،از اقوام و کثرتهای گوناگون درون یک سرزمین اطلاق می شود که یک کل به هم پیوسته به نام «ملت» را تشکیل می دهد.
این مفهوم ، به شکل جدید آن بعد از نظریۀ دولت-ملت ، پدید آمد و به مرور زمان پویاتر وکارآمدتر شد .اما در برخی از مقاطع تاریخی، راه افراط نیز پیمود و ناسیونالیسم های افراطی از درون آن سر بر آورد. طوریکه دود یکی از جنگهای خانمانسوز جهانی هم از همین آتش بلند شد.
با تکوین این اندیشه در قرن نوزده و بیست، ملیت گرایی جهان سوم هم با شدّت وحدّت خاصی دنبال شد و ملتهای مختلفی از درون این اندیشه سر بر آوردند .طی این دوره از تاریخ، افکار ملت پرستانه برقبیله گراییها و فئودالیسم منطقه ای، فائق آمد و دولتهای جدید با استحکام بالاتری بنیان نهاده شد .
اما امروز و تحت تاثیر متغیرهای جدید فرا ملی و فرو ملی ، این مفهوم ، تا حدودی دچار آسیب شده است و قدرتی همانند گذشته از خود نشان نمی دهد . گویی سقوط اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، سر آغاز افول آن در نقاط مختلف دنیا بوده است . عجالتا نگاه تحلیلی این یادداشت صرفا ناظر به چالشهای فرا ملی است .اما چالشهای فرو ملی نیز امر کم اهمیتی نیستند و می تواند در نگاهی دیگر مورد بررسی قرار گیرد .
در فاصله ای نه چندان دور از تاریخ گذشته جهان ، واقعه ای در بخش بزرگی از آن اتفاق افتاد که پیش بینی آن ، تقریبا برای کسی ممکن نبود.به فاصلۀ کمتری بعداز به قدرت رسیدن «میخائیل گورباچف»، اتحاد جماهیر شوروی، از هم فرو پاشید و ایدئولوژی کم رمق مارکسیسم- لنینیسم ، عملا توان ادارۀ پانزده هویت به هم پیوسته از قومیتهای مختلف را از دست داد. مسکو، دیگر قادر به حفظ آن انسجامی نبود که ساکنان یک ششم از کرۀ خاکی را زیر یک پرچم واحد، گرد آوَرَد. شوروی که روزگاری با زنجیره ای از پیمانهای نظامی ناتو ، سنتو و سیتو به سختی مهار می شد ، چنان بی صدا و آرام به زانو در آمد که ناله های سقوط او را هم کسی نشنید.
گورباچف اندکی قبل از فروپاشی، عمق فاجعه را دریافته بود و با کلنگی در برلین، آخرین میخ را بر تابوت بقایای استالین کوبیده بود. او در برنامه ای اعلام کرده بود که کار از کار گذشته است، و او به چهار راه انفجار رسیده است . تنها هنرش این است که با تعویض به موقع دنده ها، سقوط آرام شوروی را رانندگی کند.
«الوین تافلر» خالق کتاب شگفت انگیز «موج سوم» بعد از این واقعه، نگرانیهای امریکا را هم از خطر تجزیه شدن کتمان نکرد و با ذکر علائمی ، سقوط اتحاد جماهیر شوروی را درس عبرتی برای کسانی دانست که هنوز «رویای ناسیونالیسم افراطی را به عنوان خاطرات مردگان بر دوش زندگان حمل می کنند.»
اما سردمداران کاپیتالیسم اندکی سخت جان تر از ساکنان «کرملین» بودند.امریکا کماکان ، سعی در انتقال بحران به خارج از مرزهای خود داشت. لیکن مشکلات مختلف از جمله «بحران وال استریت» و اعتراض گستردۀ سیاه پوستان و ... نشان داد که پاشنۀ آشیل ایالات به ظاهر متحد هم یکی دو تا نیست.
بخش بزرگی از جهان غرب در قارۀ سبز با درک خطراتی مشابه، بقای خود را در اتحادیه اروپا و پول واحد «یورو» دیدند. آنها کار عاقلانه تری در پیش گرفته بودند. ملل اروپایی که زمانی، رویاروی هم در دوجنگ جهانی قرار گرفته بودند، اکنون به اتحاد و اتفاق خواسته و نا خواسته ای با هم تن داده بودند. آنها زودتر از دیگران دریافته بودند که دنیا در مسیر «بین المللی شدن» حرکت می کند. دریافته بودند که ناسیونالیسم متکی بر مفهوم «چار دیواری و اختیاری» به نحو آشکاری در یک چالش فراملی قرار گرفته است.
کاریکاتوری که در تیراژ محدود یک روزنامۀ دانمارکی از دید دولت و رسانه های آن کشور، یک مسئلۀ داخلی تلقی می شد، آواری از خشم مسلمانان جهان را در همان روز بر سر دولت آن کشور و اروپا خراب کرد . دیگر، کمتر مسئله ای وجود داشت که دولتها و ملتها ادعا کنند که عوارض مثبت ومنفی آن فقط به خودشان مربوط است.
بحران سرمایه داری «وال استریت» که در بدو امر، مسئله ای صرفا امریکایی تلقی می شد ، به فاصلۀ کمتر از دو ماه، کل قارۀ اروپا را در نوردید و سونامی آن حتی بخش بزرگی از اقتصاد نوپا وشکوفای «دوبی» را در دوردست ترین نقطه از امریکا، به کام خود کشید. همانطور که بعد از واقعۀ یازدهم سپتامبر، خبر حملۀ چند میکروب سیاه زخم در قالب بسته های پستی در آمریکا ، داروهای سیاه زخم را در همۀ داروخانه های جهان کمیاب و گران کرد. بر این مثالها دهها نمونۀ دیگر هم می توان افزود. از افشاگری اسنودن تا ازدواجها و تبلیغات تلگرامی، همگی از جنگ و رویارویی تمدن جدید با مفاهیم ملی خبر می دهند .
اینها تفاوتهای بارز قرن بیست با قرن بیست ویکم هستند . دیگر هیچ قدرتی قادر نیست که از کار جوان سی ساله گمنامی ، ممانعت کند که با افشای اطلاعاتی از شنود تلفنی گستردۀ امریکا ، سران سه قاره از پنج قارۀ جهان را رویاروی هم قرار داد . و یا از درز یازده میلیون سند پولشویی به مدد الکترونیک معجزه گر که آبروی صدها سیاستمدار را در گستره افکار عمومی جهان به حراج گذاشت جلوگیری نماید . این مثالها و موارد مشابه آن از چه تحولی در جهان خبر می دهند ؟
بشر امروز در هر فاصلۀ کوتاه زمانی، وفشرده شدن زمان به کمتر از یک هزارم ثانیه ، هر روز در چهار چوب امکانات ، فرصتها ، تهدیدها و هویتهای جدید قرار می گیرد . ملتهایی که در طول مدتهای مدید ، برای تنظیم مناسبات خود، درون مرزهای ملی و با قواعد سنتی خو گرفته اند، امروز و به یکباره با تحولی جدید بنام «بین المللی شدن» مواجه گشته اند . می توان گفت که «بین المللی شدن» فرا گفتمان و فرا روایت عصر ماست که اندکی هم زود هنگام تولد یافته است و سریعتر از توانایی و سازگاری بیش از نصف ساکنان کرۀ زمین به مسیر پر شتاب خود ادامه می دهد.
از این نظر ، پاسداشت فرهنگ و هویت های ملی هر ملتی، دقت و هوشیاری مضاعفی را در عرصه های مدیریتی و برنامه ریزی آن کشور طلب می کند. عصر الکترونیک و شبکه های اجتماعی از قبیل تلگرام و اپلیکشنهای مختلف، چنان پر و بال خود را بر روی ملتها و هویتهای آن گسترده اند که رقبای سنتی مانند رادیو تلویریون و....را با چالشی جدی مواجه ساخته اند.
از آن نظر، همه مفاهیم انسجام بخش ملی از قبیل تولید ملی، ادبیات ملی ،سنن ملی ، ورزش ملی ، توان نظامی ، دانشگاهها، فرهنگ و ... به تقویت بی مسامحه در هر کشور نیاز دارد .
امروز تقویت مفاهیم و مصادیق همبستگی ملی بدون نگاه فراگیر به این مسائل و دیدی جامع الاطراف به محیط پیرامون، عملی نیست .
همه تحولات عصر جدید از یک امر مهم خبر می دهد وآن حرکت تمدن در فراسوی مرزهای ملی است. به قول جیمز روزنا «جهانی شدن» فرایندی مرز گشاست که در آن تهدیدات و فرصتهای تازه ای برای همه در حال شکل گرفتن است.
در بعد اقتصادی نیز ، وضعیت به همین منوال است.اکنون همۀ کشورها، برای حضور موفقیت آمیز در بازارهای جهانی تلاش می کنند. بازار ملی هم جزئی از بازار جهانی گشته است. تولید ملی باید قابلیت خود را نه فقط در بازار ملی بلکه در بازار جهانی اثبات کند. برای همیشه نمیتوان به مدد تعرفه های حمایتی ، یک صنعت داخلی را سر پا نگه داشت. بنابر این با اتکا صرف به تیغ چوبین تئوریهای قرن بیستمی، نمی توان به کارزار بین المللی در اقتصاد رفت.
تئوری های مطلق گرای قرن بیستمی ، که نسخه ای واحد برای همه می پیچید ، دیگر منسوخ گشته اند. این مثال ها در دل خود فرصتها ،تهدیدها وچالشهای همبستگی ملی را با خود دارد.
مفهوم«همبستگی ملی» که روزگاری لباس رویین تن «ناسونالیسم » پوشیده بود امروز کاملا برهنه و عریان شده است و قواره گی ها و نا قواره گی های آن کاملا آشکار گشته است. ملتها و مدیریتها برای تقویت آن باید به قواره گیها و افتخارات آن بیفزایند و از ناقواره گی ها و افتراقات آن بکاهند.
با تعمق به این مفاهیم آنچه که امروز از ظهور و بروز بحرانهای مختلف در نقاط مختلف جهان می بینیم صرفا مقاومتک های قرن بیستم در مقابل قرن بیست ویکم است .به عبارتی می توان این اصطکاکها را ناله های رو به احتضار یک تمدن و درد زایمان یک تمدن دیگر در سطح جهان دانست. تمدن فراصنعتی در هر لحظه ای که واحد آن کمتر از ثانیه است در حال عقب راندن تمدن صنعتی است.
لیکن در مفهوم بین المللی شدن نیز ، جایگاه هر ملتی با داشته ها و برتری های آن در همۀ زمینه ها سنجیده می شود و به رغم تمام هجمه هایی که پدیدۀ جهانی شدن بر علیه همبستگیهای ملی ایجاد کرده است ، هنوز «وطن» معنوی ترین کلام زمینی است.
باید دانست که در بحث«جهانی شدن» فقط هویتها و تمدن های ضعیف تهدید می شوند. ولی هویتهای پرقدرت باقی می مانند.
به نظر می رسد که بدون توجه عمیق به مفاهیم کلیدی این چالشها که هر کدام عرض عریضی از مسائل را با خود دارد صرف انرژی سیاسی و مدیریتی کشور ،صرفا برای حذف اختلاف سلیقه ها ی حزبی، باندی، جناحی و..... آنقدر کم اهمیت و وقت گیر هستند که طرح آنها به درد غنی سازی اوقات فراغت هم نمی خورد ، چه رسد به اینکه، اینهمه وقت ملت عزیزی را به خود مشغول دارد و یا صفحات روزنامه ها ورسانه های ملتی را بیاراید یا بیالاید.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
رضا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
عجب قلمی دست مریزاد
نادر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۲
نوشته ای بسیار متین و مستدل ، همانطور که طبق معمول از آقای رضایی انتظار می رود
مرتضی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
ای کاش به آسیبها ی سیاسی و داخلی برای همبستگی ملی هم اشاره می کرد
یاسین
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۵
استاد رضایی همیشه مطالب مفیدی می نویسد و چه بسا نیازی به تحسین امثال بنده نیست ولی واقعا از این نوشته ایشان نیز همانند سایر نوشته هایش لذت بردم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۵
سلام من یاسینم از آقای رضایی عاجزانه خواهشمندم عنایت بفرمایند در مورد افراد مریضی که به هر نحوی قصد آزارمردم را دارند و هویتشان را زیر سوال می برند به راحتی بدون اینکه ککشون بگزه به مردم تهمت ناروا می زنند و موجب سلب آسایش و آرامش روحی و روانی شدیدی می شوند و باعث هتک حرمت می شوند قلمی بزنند وهمچنین در مورد آدمهایی که جواب سلام را با بی حرمتی جواب می دهند بدون اینکه رفتارشان را شفاف سازی کنند یک شبه از این رو به آن رو می شوند جوابی بدهند.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۶
کاملا درست است این موردی که یاسین گفته است الان در جامعه رو به گسترش است و لازم است در این باره بیشتر گفته شود و نوشته شود
کلام اله اکبرزاده نیاری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۶
استاد رضایی مهرتان همچنان در دل ماست و خاطرتان در یاد ما ...

در حسرت بیان شیوای استادم بودم تا تلمذ کنم آنچه را که نمی دانستم .
دست مریزاد ... بازهم همانند ادوار قبلی گل کاشتید .
همیشه به وجودتان افتخار می کنیم .

کلام اله اکبرزاده نیاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار