
به گزارش خبرنگار تابناک از اصفهان، اصفهان سالهاست بهعنوان قلب صنایعدستی ایران شناخته میشود؛ شهری که بیش از یکسوم رشتههای صنایعدستی جهان در آن فعال است و تولیداتش از میناکاری و خاتمکاری گرفته تا فرش و قلمزنی، هویت فرهنگی ایران را در سطح بینالمللی نمایندگی میکند. اما این ظرفیت عظیم، به دلیل مجموعهای از چالشهای ساختاری و سیاسی، هنوز نتوانسته جایگاه واقعی خود را در بازارهای جهانی تثبیت کند.
رشد صادرات؛ امیدی کوچک در برابر ظرفیت عظیم
آمارها نشان میدهد صادرات صنایعدستی اصفهان از حدود ۷ میلیون دلار در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۱۵ میلیون دلار در سال ۱۴۰۳ رسیده است. این رشد نسبی امیدبخش است، اما در مقایسه با ظرفیتهای استان، همچنان ناچیز محسوب میشود. صنایعدستی اصفهان بیشتر در قالب سوغات گردشگری داخلی عرضه میشود و کمتر توانسته بهعنوان کالای صادراتی با برند جهانی شناخته شود.
فرش اصفهان؛ قربانی تحریمها و بیتوجهی به کیفیت
فرش اصفهان، روزگاری پرچمدار هنر ایرانی در جهان، امروز جایگاه پیشین خود را تا حد زیادی از دست داده است. تحریمهای بینالمللی مسیر صادرات را بهشدت محدود کردهاند؛ بهویژه بازار آمریکا که بزرگترین بازار فرش جهان با سهمی حدود ۴۴ درصد است. بازگشت تحریمها در سال ۲۰۱۸ نقطه عطفی در رکود صنعت فرش ایران بود. صادراتی که در دهه ۹۰ میلادی بیش از ۲ میلیارد دلار ارزش داشت، اکنون به حدود ۴۰ میلیون دلار سقوط کرده است.
این سقوط تنها ناشی از تحریمها نیست؛ کاهش کیفیت تولید، استفاده از مواد اولیه ارزانتر، و نبود تبلیغات بینالمللی مؤثر نیز اعتماد مشتریان خارجی را خدشهدار کرده است. نتیجه آنکه فرش اصفهان، با وجود اصالت و زیبایی، در رقابت جهانی کمرنگ شده است.
جایگزینهای ایران در بازار جهانی
در غیاب حضور پررنگ ایران، کشورهایی مانند هند، چین، پاکستان و افغانستان توانستهاند سهم بزرگی از بازار جهانی فرش را تصاحب کنند.
• هند با تولید انبوه و بازاریابی گسترده، بخش مهمی از بازار آمریکا و اروپا را در اختیار گرفته است.
• چین با بهرهگیری از فناوریهای نوین و حتی تولید فرشهای ماشینی با طرحهای ایرانی، توانسته بازارهای جدیدی را جذب کند.
• پاکستان و افغانستان نیز با هزینه تولید پایینتر و دسترسی آسانتر به بازارهای غربی، جایگاه خود را تثبیت کردهاند.
این کشورها نهتنها جای ایران را گرفتهاند، بلکه در برخی موارد فرشهای خود را با نام “فرش ایرانی” عرضه میکنند؛ موضوعی که ضربهای مضاعف به برند ملی ایران وارد کرده است.
تحریمها؛ فراتر از محدودیت مالی
تحریمها تنها مانع بانکی و مالی نیستند؛ بلکه پیامدهای گستردهتری دارند:
• افزایش هزینه صادرات به دلیل مسیرهای غیرمستقیم و واسطهها
• کاهش سودآوری تولیدکنندگان و بیانگیزگی در ادامه فعالیت
• تضعیف جایگاه جهانی برند ایران بهدلیل نبود حضور مستقیم در بازارهای اصلی
• فرصتسوزی در دیپلماسی فرهنگی؛ فرش و صنایعدستی میتوانستند سفیران فرهنگی ایران باشند، اما تحریمها این نقش را محدود کردهاند.
چه باید کرد؟
اگرچه شرایط دشوار است، اما اصفهان همچنان ظرفیت تبدیل شدن به قطب جهانی صنایعدستی را دارد. تحقق این هدف نیازمند:
• بازنگری جدی در سیاستهای صادراتی و تبلیغاتی
• ایجاد برند واحد ملی برای فرش و صنایعدستی ایران
• ارتقای کیفیت تولید و مواد اولیه برای بازگشت اعتماد جهانی
• سرمایهگذاری در بازاریابی دیجیتال و نمایشگاههای بینالمللی
• دیپلماسی اقتصادی فعال برای کاهش اثر تحریمها و یافتن مسیرهای جایگزین
فرش اصفهان و صنایعدستی ایران قربانی ترکیب خطرناک تحریمهای بینالمللی، ضعف سیاستگذاری داخلی، و رقابت خارجی شدهاند. اگر این روند ادامه یابد، خطر آن وجود دارد که میراث هنری ایران تنها در محدوده بازار داخلی باقی بماند و فرصتهای جهانی آن برای همیشه از دست برود.
انتهای پیام/