
به گزارش خبرنگار تابناک در استان فارس، آنچه از ماههای اخیر بر جای مانده، نه نقشه راهی روشن، نه تیمی منسجم و نه حتی نشانهای از اراده مشخص برای عبور از آشفتگی سیاسی فارس است. نتیجه این خلأ، تبدیل «شعار وفاق» به نوعی مدیریت با ترمزِ دستیِ همیشگی است.
«حسینعلی امیری» بیش از آنکه فرمان را در دست بگیرد، سعی کرده فرمان را تکان ندهد تا کسی ناراحت نشود. او با هر جریان سیاسی از درِ گفتوگو وارد میشود اما از دل این گفتوگوها هیچ تصمیم جدی و قابل سنجشی بیرون نمیآید. در ظاهر از همدلی صحبت میکند، اما در عمل، این همدلی به مذاکرههایی فرسایشی و بینتیجه شبیه است که تنها دستاوردش تداوم سکون در بدنه اجرایی است. نه جریان اصولگرا برنامهاو را میپسندد، نه میانهروها نشانی از جسارت در استانداری میبینند. همه در انتظارند اما امیری هنوز تعیین نکرده در کدام مسیر میخواهد حرکت کند.
این بلاتکلیفی، مستقیم وارد لایههای میانی مدیریت استان شده است. انتصابهایی که باید در هفتهها تعیین تکلیف شوند ماهها در انتظار میمانند. پروژههایی که نیازمند تصمیم فوریاند در صفی از «بررسی»هایی قرار گرفتهاند که معلوم نیست چه زمانی به نتیجه میرسند. مدیران محلی نمیدانند استاندار از آنها قاطعیت میخواهد یا احتیاط؛ سرعت میخواهد یا سکوت. این فضای دوگانه باعث شده هرکس بهجای حرکت، منتظر بماند تا بداند استانداری کدام سمت را ترجیح میدهد. در استان بزرگی مثل فارس این وضعیت چیزی جز کاهش سرعت توسعه، تشدید سردرگمی اداری و امتداد حاشیهها بهجای حل آنها نیست.

حتی اقداماتی که میتوانستند تصویری فعال از استانداری ارائه دهند، تحت تأثیر همین فقدان روایت واحد، به حاشیه رفتند. نمونهاش سفر اقتصادی اخیر امیری است که با هدف تقویت دیپلماسی اقتصادی انجام شد، اما به دلیل نبود سیاست ارتباطی شفاف، بیشتر به بحثهای جانبی تبدیل شد تا به نتیجهای قابل لمس برای افکار عمومی. مسئله نه سفر است و نه ماهیت آن؛ مشکل این است که استانداری در ماههای اخیر نتوانسته چارچوب روشنی برای معرفی دستاوردهایش بسازد و همین خلأ، هر اقدام اجرایی را در سایه ابهام قرار میدهد.
فارس استانی نیست که با «مدیریت بیطرف برای رنجاندن کمتر» اداره شود. استان بزرگی که میان مطالبات اقتصادی، فشارهای سیاسی، ضرورت توسعه زیرساخت و حساسیتهای اجتماعی قرار دارد، نیازمند مدیریتی است که بداند چه میخواهد و آن را بیپروا اعلام کند. وفاق به معنای تعلیق تصمیمات نیست، به معنای ایجاد اعتماد در سایه ثبات، قاطعیت و بیان صریح مواضع است. آنچه امروز دیده میشود، فاصلهگرفتن از همین شفافیت و حرکت به سوی نوعی محافظهکاری فرساینده است که نه برای دولت سودمند است و نه برای مردم فارس.
امیری اگر میخواهد در ماههای پیشِرو از این چرخه خارج شود، باید بالاخره تعریف کند استانداری او چه هویت و چه اولویتی دارد. فارس امروز بیش از همیشه به تصمیم نیاز دارد، نه تعارف. این استان نمیتواند قربانی مدیریتی شود که میخواهد همه را راضی نگه دارد و در نهایت هیچکس را قانع نمیکند.
دولت نیز باید بداند انتخاب مدیران در استانهای کلیدی تنها با عنوان «وفاق» توجیه نمیشود؛ وفاق اگر مسیر نداشته باشد، فقط نام دیگری برای بیعملی است.
انتهای پیام/